Friday 26 October 2012

ارتش آزاد سوریه موشکهای ضدهوایی دوش پرتاب دریافت میکند

ارتش آزاد سوریه موشکهای ضدهوایی دوش پرتاب دریافت میکند

دریافت موشکهای دوش پرتاب استینگر معادله موجود میان اپوزیسیون ونظام اسد را به نفع مردم به هم میزند



syria-8
منابع نظامی روسیه روز جمعه 26-10-2012 نسبت به تجهیز مخالفان سوری به موشک های آمریکایی استینگر ابراز نگرانی کردند.
به گزارش تلویزیون العربیه ژنرال نیکولای مکاروف، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح روسیه گفت:" اطلاعات رسیده به این ستاد نشان می دهد که مخالفان مسلح سوری به موشک های پیشرفته ازقبیل موشک آمریکایی استینگر دسترسی پیدا کردند.
این در حالی است که ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت امو ر خارجه آمریکا این خبر را به طور غیر مستقیم نفی کرد.
موشک های استینگر یکی از پیشرفته ترین موشک های ضد جنگنده های میگ و هلیکوپتر به شمار می روند.
این موشک به گونه ای تنظیم شده که با شلیک آن به سوی جنگنده میگ یا هلیکوپتر از طریق سوخت و دیوار صوتی آنها را رد یابی مورد هدف قرار می دهد.
در همین حال یک کارشناس نظامی امروز جمعه در مصاحبه ای با تلویزیون العربیه گفت:"چنانچه ارتش آزاد سوریه به موشک های استینگر مجهز شود معادله نظامی در سوریه به نفع ارتش آزاد تغییر خواهد یافت".
العانی گفت:" در حال حاضر بشار اسد فقط با نیروی هوایی برتری خود را بر ارتش آزاد حفظ کرده و در واقع با مسلح شدن این ارتش با موشک های استینگر هواپیماها و هلیکوپترهای اسد دیگرنمی توانند کاری را از پیش ببرد".
به گفته سخنگوی ارتش آزاد سوریه حدود کمتر از دو ماه حدود 65 هلیکوپتر و جنگنده میگ ساخت روسیه توسط ارتش آزاد سرنگون شدند

Thursday 25 October 2012

متن کامل نامه صادق لاریجانی به محمود احمدی نژاد: حضرتعالي چنين وظيفه (و البته اختياري) نداريد.

متن کامل نامه صادق لاریجانی به محمود احمدی نژاد

بی اعتنایی مسئولان مملکت به رهنمودهای علی خامنه ای
larijani-ahmadi_nejad
پس از این که محموداحمدی نژاد نامه ای برای آخوند صادق لاریجانی فرستاد و متن آن را به صورت نامه سرگشاده منتشر کرد، صادق لاریجانی هم به جوابگویی مبادرت کرد. این کنش و واکنش متقابل بیش از هرچیز بی اعتنایی به درخواست های مکرر علی خامنه ای برای احتراز از رسانه ای کردن اختلاف مسئولان را نشان میدهد!
متن نامه به این قرار است:

دکتر محمود احمدي نژاد
رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران

بعدازسلام، نامه مورخه ۱/۸/۹۱ شما را همزمان با انتشار آن در رسانه‌ها ، دريافت نمودم . بسيار متأسّفم که در شرايط خاص کنوني و پس از رهنمودها ي مقام معظم رهبري دائر برضرورت حفظ آرامش و وحدت و توجه به مشکلات مردم ، شاهد چنين مکاتبات رسانه اي هستيم. از باب انجام وظيفه و تنوير افکار عمومي و دفاع از قانون اساسي و حقوق عامه و جلوگيري از انحرافات و قانون گريزي ها ناچار از توضيحات زير مي باشم و همانطور که در نامه محرمانه گفته ام : اين سطور را مي نگارم تا در ذاکره تاريخ بماند .
۱ - مدّت مديدي است که در مقابل حملات غيرمنطقي و غير قانوني و نسبت‌هاي خلاف واقع شما به قوه قضائيه و مسئولان آن، سکوت اختيار کرده‌ام . مبناي اين سکوت رعايت مصالح نظام و تبعيّت از فرامين مقام معظم رهبري در عدم تقابل مسئولان و خصوصاً سران قواست . لذا پاسخ نامه اوّل را به صورت « خيلي محرمانه» ارسال داشتم تا اين مصلحت اهم را رعايت کرده باشم . متأسفانه شما به بهانه « حقوق اساسي ملت » نامه دومتان را نيز رسانه‌اي کرده‌ايد، که علاوه بر سخنان نادرست ، نسبت‌هاي ناروا و خلاف واقع بسياري در آن مطرح کرده ايد. سکوت بر اين نسبت‌هاي خلاف واقع ممکن است پاره‌اي اذهان را ره زند که شايد واقع امر همين است که مي‌گوييد.
۲ - مبناي باطلي که تقريباً اکثر دعاوي شما بر آن استوار گشته، بايد مورد مداقّه قرار گيرد و واضح گردد که چگونه نه فقط در مورد آن اشتباه کرده‌ايد بلکه متعمدانه علي رغم همه تصريحات قانون اساسي و تفسيرهاي روشن شوراي محترم نگهبان برآن پاي مي‌فشريد و براي ديگران خط کشي‌هاي نادرستي ترسيم مي نماييد و همه را متهم به تجاوز به حقوق خود مي‌نماييد. حکايت شما حکايت سلطاني است که اموال و املاک مردم را غاصبانه تصرف کرده بود و به ملک خود منضّم ساخته بود و به همه مي‌گفت چرا رعايت ملک سلطان نمي‌کنيد !!
۳ - گفته‌ايد « براساس اصل ۱۱۳ قانون اساسي رئيس جمهوري مجري قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران است » . و قاعدتاً معتقديد معناي آن اجراء قانون اساسي در همة حيطه ها است .
آيا واقعاً با خود نينديشيده‌ايد که اگر اين فهم از قانون اساسي درست باشد، پس معناي تفکيک قوا و استقلال آنها که در اصل پنجاه و هفتم قانون اساسي بر آن تنصيص شده است، چه خواهد بود.
براي تنوير خاطر حضرتعالي نصّ اصل پنجاه و هفتم قانون اساسي را مي‌آورم:
« قواي حاکم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از قوة مقنّنه ، قوة مجريه و قوة قضاييه که زيرنظر ولايت مطلقه امر و امامت امّت بر طبق اصول آيندة اين قانون اعمال مي‌گردد. اين قوا مستقل از يکديگرند. »
اگر بنا به فهم شما از اصل ۱۱۳ ، رئيس جمهور مجري قانوني اساسي است و معنايش هم اين است که همة نهادها و دستگاه‌ها و قواي مذکور در قانون اساسي مشمول اين اجرا مي‌گردند، بفرماييد معناي استقلال قوا از يکديگر چيست ؟
علاوه بر نکته فوق ، نگاهي به صدر اصل يکصدو پنجاه و ششم بيندازيد: « قوة قضاييه ، قوه‌اي است مستقل که ...» اگر بنا باشد «مجري» قانون اساسي در قوة قضاييه هم رئيس جمهور باشد ، اين استقلال چه معنايي دارد؟!
۴ - در اصل يکصد و پنجاه و هفتم قانون اساسي آمده است :
« به منظور انجام مسئوليّت هاي قوة قضاييه در کليّة امور قضايي و اداري و اجرايي، مقام رهبري يک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضايي و مدير و مدبّر را براي مدّت پنج سال به عنوان رئيس قوّة قضاييه تعيين مي‌نمايد که عالي‌ترين مقام قوّة قضاييه است .»
نصّ اين اصل که اجراي مسئوليت‌هاي قوة قضاييه را به عهدة رئيس قوة قضاييه گذاشته است جايي براي «مجري» ديگري باقي نمي‌گذارد.
۵ - اينجانب به همراه اکثريت قريب به اتفاق اعضاي محترم شوراي نگهبان که مسئوليت تفسير قانون اساسي را بعهده دارند و داستان آن خواهد آمد ، معتقديم که تفسير مسئوليت اجرا و تعميم آن به همه قوا آنگونه که شما معتقديد ، خطا است. با اين وجود بفرماييد به چه منطقي اينجانب بايد به فهم شما از قانون اساسي تمکين کنم ؟! صورت مسأله روشن است : رئيس دو قوه دو برداشت مختلف از قانون اساسي دارند: بنده حيطة « مسئوليت اجرا» را منحصر در قوه مجريه مي‌دانم ( به قرينه همة آنچه آوردم) و شما آن را عام و شامل همه قوا و دستگاهها ( حسب ظاهر نامة ارسالي و پاره‌اي سخنان جسته و گريخته ديگر ) ، و فعلاً فارغ از صحت ادله و استدلالات ، به چه دليل بايد به نظريّه اي که آن را صددرصد خطا مي‌دانم تمکين کنم و براي شما در امور اجرايي قوة قضاييه و يا نظارت بر آن حقي و شأني قائل باشم؟!
۶ - اگر به هر دليل بين رؤساي قوا و مسئولين در فهم قانون اساسي اختلافي روي داد ، به صراحت قانون اساسي ، مرجع رسمي تفسير قانون اساسي که فصل الخطاب در اين امور خواهد بود ، شوراي محترم نگهبان است .
شوراي محترم نگهبان در رأي تفسيري موّرخ ۱۲/۴/۹۱ خود به روشني آورده است که رئيس جمهور بر اساس اصل ۱۱۳، حق نظارت بر اجراي قانون اساسي ندارد . اکنون بفرماييد چرا و به چه مجوّزي به خود حق مي‌دهيد در مقابل رأي تفسيري شوراي نگهبان تمکين ننماييد .
براساس اصل نود و هشتم قانون اساسي: « تفسير قانون اساسي به عهدة شوراي نگهبان است که با تصويب سه چهارم آنان انجام مي‌شود.»
۷ - شما حتماً به نظريه تفسيري اخير شوراي نگهبان واقفيد . تعجب در اين است که چرا در مقابل قانون اساسي ايستاده‌ايد و با فرافکني عليه قواي ديگر از پذيرش آن شانه خالي مي‌کنيد. براي تذکّر مجدد به حضرتعالي و براي اطلاع عموم مردم شريف‌مان متن تفسير شوراي محترم نگهبان را در اينجا مي‌آورم:
نظر شوراي نگهبان
« عطف به نامه شماره ۴۶۹۰۹/۳۱/۹۱ مورخ ۱۷/۳/۱۳۹۱ ، مبني بر اظهارنظر تفسيري در خصوص اصل ۱۱۳ قانون اساسي موضوع در جلسه مورخ ۳۱/۳/۱۳۹۱ شوراي نگهبان مورد بحث و بررسي قرار گرفت و نظر شورا به شرح زير اعلام مي‌گردد:
۱- مستفاد از اصول متعدد قانون اساسي آن است که مقصود از مسئوليت اجرا در اصل ۱۱۳ قانون اساسي، امري غير از نظارت بر اجراي قانون اساسي است.
۲- مسئوليت رئيس جمهور در اصل ۱۱۳ شامل مواردي نمي‌شود که قانون اساسي تشخيص، برداشت، نوع و کيفيت اعمال اختيارات و وظايفي را به عهده مجلس خبرگان رهبري ، شوراي نگهبان ، مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس شوراي اسلامي، قوه قضائيه و هر مقام و دستگاه ديگري که قانون اساسي به آنها اختيار يا وظيفه‌اي محول نموده است.
۳- در مواردي که به موجب قانون اساسي رئيس جمهور حق نظارت و مسئوليت اجرا ندارد، حق ايجاد هيچگونه تشکيلاتي را هم ندارد. »
اين تفسير علاوه بر اينکه صراحتاً نظارت رئيس جمهور را به حسب اصل ۱۱۳، نفي مي‌کند ، مسئوليت وي را نيز در حيطه وظايف مذکور در قانون اساسي براي ديگر قوا و دستگاه‌ها و نهادها منتفي مي‌داند .
۸ - جناب رئيس جمهور . آيا واقعاً دغدغة شما ، صيانت از حقوق اساسي مردم است ؟ در اين صورت بايد به قانون اساسي که سند حقوق اساسي مردم است احترام بگذاريد و در موارد اختلاف، به داوري که خود قانون اساسي تعيين کرده، تمکين کنيد نه اينکه همواره فراتر از اختيارات مذکور در قانون اساسي، و با تفسيري شخصي، نسبت به ساير قوا مدعي شويد و بي‌جهت و بدون دليل، موجب تنش در جامعه گرديد، و خوراک تبليغاتي براي معاندين و دشمنان انقلاب فراهم آورديد.
۹-‌ در بند سوم نامه در پاسخ اين جمله بنده که نبايد قبل از استيذان از قوه قضاييه ، نسبت به سرکشي به زندان‌ها برنامه ريزي مي‌کرديد، آورده‌ايد « بايد يادآور شوم که در اصول قانون اساسي، لزوم اجازه يا موافقت و يا مصلحت انديشي قوه قضائيه در اجراي وظايف قانوني رئيس جمهوري پيش بيني نشده است .»
البته و صد البته کبراي اين سخن درست است و کسي را در آن ترديدي نيست . تمام سخن در تطبيق ‌نادرست شما است . در اصول قانون اساسي ننوشته‌اند که آقاي رئيس جمهور هرگاه اراده کرد مي‌تواند به زندان‌ها برود و با هر زنداني صحبت کند و در هر دادگاهي ولو غيرعلني حضور پيدا کند.
سخن ما با شما اين است: مسئوليت اجراي رئيس جمهور محدود و منحصر به قوه مجريه است و البته همچون ساير سران قوا پاره‌اي وظايف خاص ديگر هم دارد که درحدّ قانون اساسي معتبر است همچون رياست شوراي عالي امنيت ملّي ، رياست شوراي انقلاب فرهنگي و غير آن . در هر حال به حسب نصّ قانون اساسي براي انجام مسئوليت‌هاي قوة قضائيه در کليّه امور قضايي و اداري و اجرايي ، رئيس قوّة قضاييه از ناحية رهبري تعيين مي‌شوند و عالي‌ترين مقام قوة قضاييه است . طبق قانون ، دادگاهها و سازمانهاي تابعه بخشي از قوه قضاييه‌اند با اين حساب چگونه مي‌فرماييد که سرکشي به زندان‌ها نياز به هماهنگي و موافقت قوة قضاييه ندارد.
۱۰ - آورده‌ايد:
« چگونه جنابعالي اجراي قانون اساسي را به مصلحت نمي‌دانيد . اگر اين نگاه بر کل فعاليت‌هاي قوه قضاييه حاکم باشد آيا نمي‌شود تّصور کرد که برخي از اصول قانون اساسي و حقوق اساسي مردم با مصلحت انديشي و تشخيص شخصي در قوة قضاييه متوقف شده و يا ناديده انگاشته مي‌شود.»
البته اين نسبت خلافي است که داده ايد ، بنده هيچگاه نگفته‌ام که اجراي قانون اساسي را به مصلحت نمي‌دانم، بلکه بر عکس مصلحت انديشي بنده ، دقيقاًدر راستاي تحفظ بر اجراي دقيق قانون اساسي و ممانعت از دخالت‌هاي بيجا و خارج از حدود قانوني بوده است ، و اگر آن زمان کسي در اين ترديد داشت ، اکنون با رفتارهاي نامتعارف و نامه پراکني‌هاي علني ، ديگر در اين نکته کسي ترديد نمي‌کند.
۱۱ - عجيب تر از اين نسبت ، مطلب خلاف ديگري است که به اينجانب نسبت داده‌ايد ، گفته‌ايد: « متأسفانه جنابعالي قبلاً اعلام کرده‌ايد که وجود هيئت منصفه مطبوعات که صراحت اصل ۱۶۸ قانون اساسي است را قبول نداريد که در اين مورد حضوري تذکّر دادم. امّا متأسفانه ظاهراً بخشي از اقدامات قوة قضاييه دربارة مطبوعات و رسانه‌ها با همين نگاه انجام مي‌گيرد»
بنده در اينجا صراحتاً اعلام مي‌کنم که اين نسبت ، خلاف واقع و کذب است . و به خاطر هم نمي‌آورم که حضرتعالي حضوري در اين باره اشاره اي کرده باشيد . ولي در هر حال اينجانب در هيچ موضعي و در هيچ زماني نگفته‌ام که وجود هيئت منصفه که صراحت اصل ۱۶۸ قانون اساسي است ، را قبول ندارم . اگر کمترين شاهدي داريد اقامه کنيد.
۱۲ - آنچه بنده در طي برخي جلسات گفته‌ام و مضبوط هم هست و کاملاً هم از آن دفاع مي‌کنم اين است که فرق است بين « مشروط بودن رسيدگي به جرائم سياسي و مطبوعاتي به حضور هيأت منصفه در محاکم دادگستري » که نصّ قانون اساسي است و اينجانب صددر صد آن راقبول دارم و بين « الزام قاضي به تبعيّت از رأي هيئت منصفه ولو اينکه آن را خلاف بداند ». اين دوّمي مطلبي است که آن را قبول ندارم و آشکارا هم مي‌گويم و موضع شخصي بنده هم نيست، موضع اکثريت يا همه فقهاي محترم شوراي نگهبان است که نظر آنان طريق احراز خلاف شرع بودن قوانين و مقررات و حتي اطلاقات و عمومات قانون اساسي است. و در قانون اساسي نه فقط مطلبي عليه آن نيامده ، بلکه ذيل آن به توضيحي که خواهد آمد ، مؤيد ادعاست. متأسفانه عدم تفکيک دو مطلب فوق که ظاهراً تا حدي دقت مي‌طلبيده است، منجر به نسبت دادن چنين مطلب خلاف واقعي به اينجانب شده است.
بنده الزام قاضي به رأي دادن بر خلاف نظر خويش را جايز نمي‌دانم و بعيد هم مي‌دانم فقيهي اين امر را جايز بشمارد.
۱۳ – نکته قابل توجه اين است که در ذيل اصل يکصد و شصت و هشتم تصريح شده است: «نحوة انتخاب، شرايط، اختيارات هيأت منصفه و تعريف جرم سياسي را قانون بر اساس موازين اسلامي معين مي‌کند.»
فقهاء محترم شوراي نگهبان در مقام رسيدگي به طرح هيئت منصفه که در مجلس ششم مطرح شده بود، مکرراً بصورت رسمي نظر خويش را دائر بر جايز نبودن الزام قاضي به رأي بر خلاف نظر خود به مجلس محترم شوراي اسلامي اعلام نموده‌ا‌ند.
۱۴ - در بند چهارم نامه، با اشاره به اينکه گفته‌ام «در شرايط کنوني که موضوع اصلي، رسيدگي به معيشت مردم، سامان دادن به اقتصاد کشور و کنترل بازار است، رفتن به زندان اوين که يکي از منتسبين نزديک شما در حال تحمل کيفر در آن زندان مي‌باشد، و پس از گذشت هفت سال از دورة رياست جمهوري شما، شائبه سياسي بودن و جانبداري از مجرم را خواهد داشت و به هيچ وجه به مصلحت نمي‌باشد » پرسشهايي مطرح کرده‌ايد که برخي از آنها اصلاً محصّلي ندارد مثل اينکه گفته ايد « آيا به عنوان رئيس قوه قضائيه مي‌توانيد به استناد تشخيص سياسي خود حکمي صادر نماييد؟»
در اينجا معلوم نيست مقصود چه حکمي است با چه محتوايي، مقصود حکم قضايي و انشاء رأي است يا غير قضايي و صرفاً تصديق امري، و اگر حکم قضايي مقصود است حکم قضايي مربوط به چه چيزي. با اينهمه ابهامات، سؤال شما محصّلي ندارد. در عبارتي که نقل کرده‌ايد بنده حکم قضايي صادر نکرده‌ام، بلکه چند مطلب گفته‌ام که در آنها نوعي «تصديق» به معناي منطقي وجود دارد. اگر از من بپرسيد آيا به عنوان رئيس قوه قضائيه مي‌توانيد به استناد تشخيص سياسي خود تصديق‌هايي در باب مصلحت بودن يا نبودن يا شائبه سياسي داشتن و نداشتن ، داشته‌ باشيد، پاسخ حتماً مثبت است.
حتماً مي‌توانم تصديق‌هايي از اين قبيل داشته باشم اعم از اينکه شما آنها را بپذيريد يا نپذيريد. واضح است که بر اساس تشخيص سياسي خود و از باب نصح مؤمنين مي‌توانم بگويم جناب رئيس جمهور اين کار شما موجب شک و شبهه در اذهان مي‌شود و به صلاح نيست. مسأله بسيار سهل است، نمي‌‌دانم چرا در آن مانده‌ايد؟!
۱۵ - در قسمت ديگري پرسيده‌ايد: « به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسي، جنابعالي مي‌‌توانيد امري را تفسير سياسي کنيد و مانع از اجراي قانون اساسي شويد.» پاسخ آن است که پرسش شما نادرست است: بنده نه تفسير سياسي کرده‌‌ام ونه مانع از اجراي قانون اساسي شده‌ام. آنچه رخ داده است مانع شدن از دخالت شما در کار قوة قضائيه است که آن را نه فقط از اختيارات خود مي‌دانم، بلکه صد در صد وظيفه مي‌‌دانم. وظيفه مي‌‌دانم که نگذارم فتح بابي در دخالت ناصواب قوه مجريه در حيطه اختيارات قوه قضائيه صورت گيرد و آنچه راجع به شائبه سياسي بودن و جانبداري از مجرم گفته‌ام، «خبري است از انعکاس عمل شما در اذهان عمومي». مي‌‌توانيد اين گزارة‌ واقعي را بپذيريد يا نپذيريد ولي بهرحال اين يک تفسير سياسي نيست.
۱۶ - در ادامه گفته‌ايد: « خامساً به راحتي به اينجانب اتهام « حمايت از مجرم» زده‌ايد ... چگونه ممکن است سرکشي به زندان حمايت از مجرم تلقي شود. ... در حالي که جنابعالي به آساني به رئيس جمهوري که نماينده ملت و مجري قانون اساسي است اتهام مي‌زنيد آيا مي‌توان براي آحاد مردم که پشتيبان خاصي جز خداوند ندارند امنيت قضايي متصور بود»
اين جملات بسيار تعجب آور است. شما بعنوان رئيس جمهور کشور ، مجموعه دستگاه قضايي را زير سؤال برده‌ايد آن هم بر اساسي واهي. در حاليکه بقول خودتان سوگند ياد کرده‌ايد که پاسدار نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي کشور باشيد. آيا سزاست دستگاه قضايي کشور که رکن مهمي از نظام جمهوري اسلامي است، بر اساس ويراني ، مورد هجمه قرار گيرد و بهانه بدست دشمنان و ضد انقلاب داده شود . قاعدتاً اخبار رسانه‌هاي خارجي اين روزها به عرض عالي مي‌رسد.
من از قرائت‌ها و تفسيرهاي شما انگشت به دهان مي‌مانم. از کجاي نامه اينجانب برآمده است که شما را «متهم به حمايت از مجرم» کرده‌ام. گفته‌ام کار شما در اين ظرف زماني خاص «شائبه سياسي بودن و جانبداري از مجرم را خواهد داشت» معناي عرفي شائبه اين است که در اذهان شک و شبهه ايجاد مي‌کند. بنده خود قضاوت نکرده‌ام که شما جانبدار مجرم هستيد يا نيستيد، بلکه خبري داده‌ام از يک واقعيت ، خبر از يک انعکاس عمومي و اين ربطي به متهم ساختن حضرتعالي آنهم از ناحيه اينجانب ندارد.
در همان نامه که مورد استناد شماست، در عبارت ديگر به صراحت به «اذهان برخي» تأکيد کرده‌ام و گفته‌ام « ... حتماً شائبه سياسي بودن اين گونه اعمال را در اذهان برخي تقويت خواهد کرد»
واقعاً معناي « تقويت شائبه سياسي بودن در اذهان برخي » يعني من شما را متهم مي‌کنم!! اين چه قرائتي است؟
شما براساس اين فهم ناصواب مجموعه قوّة قضاييه را که به نصّ قانون اساسي مرجع تظلّمات و رسيدگي عادلانه به منازعات است را زير سؤال برده‌ايد : از اين کار چه کساني سود مي‌برند؟ اين همان صيانت از قانون اساسي است که بدان سوگند ياد کرده ايد ؟
۱۷ - در امر هفتم به مشکلات مزمن اقتصادي کشور اشاره کرده‌ايد و به وظايف اصلي قوة قضايي در برخورد با مفاسد اقتصادي و رانت خواري‌ها و.... .
قوة قضاييه مفتخر است که به خصوص در اين چند سال اخير مبارزة بي‌اماني را با مفاسد اقتصادي پي‌ ريخته است و خواب را از چشمان بسياري از رانت خواران ربوده است . نمونه بارز آن برخورد با فساد کلان اقتصادي اخير است که واقعاً اعتماد عمومي را جريحه دار ساخته بود. فعلاً در باب نقش برخي مقامات و دستگاه‌هاي اجرايي در اين فساد کلان سخني نمي‌گويم و آن را به زمان ديگري وا مي‌گذارم. حضرتعالي براساس فرمايش اين فقره از نامه‌تان بايد از اين برخورد شجاعانه توأم با رسيدگي هاي دقيق قوه قضاييه استقبال مي‌کرديد ولي متأسفانه در عمل اينطور نشده است . در مصاحبه تلويزيوني زنده ، در مقابل ديدگان حيرت زده ميليونها نفر با اشاره به محاکمه مفسدان اقتصادي مطلبي قريب به اين مضمون گفته ايد: « ما که نفهميديم چه شد البته براي ما روشن است ولي بالاخره کو؟» آيا اين همان حمايت شما از اجراي قانون اساسي و مبارزه با مفاسد اقتصادي است که در اين نامه به آن تأکيد مي‌کنيد ؟
۱۸ - گفته‌ايد « درحاليکه به فرمودة امام راحل (ره) زندان بايد دانشگاه باشد و علي القاعده درب آن به روي اقشار مختلف حقوقدانان، روانشناسان ، جامعه شناسان و محققين علوم انساني و دانشجويان و مددکاران اجتماعي باز باشد ، بازديد رئيس جمهوري که انتظار مي‌رفت با استقبال مسئولين قوه قضاييه مواجه شود ، شائبه‌اي ايجاد نمي‌کند بلکه مخالفت با اين امر شائبه‌اي زيادي ايجاد خواهد کرد.»
اوّلاً هم اکنون حسب گزارش ، بسياري از روانشناسان و مددکاران اجتماعي به زندان ها رفت و آمد دارند و برنامه‌هاي متنوع و مؤثّري براي بهبود وضعيت روحي زندانيان و بازگشت آنان به زندگي در دست اقدام دارند.
کدام زمان حضرتعالي از من در اين باره پرسش کرده‌ايد و بنده از اطلاع رساني به شما امتناع کرده ام . بعلاوه بسياري از مشکلات در اين ارتباط معلول وضعيت بودجة
قوه قضاييه است که متأسفانه دولت شما در مسأله بودجة قوة قضاييه بسيار کم لطفي مي‌کند که اين داستاني طولاني دارد و بايد در جاي ديگري گفته آيد.
ثانياً بنده با بازديد رئيس جمهور از زندان به نحو کلي مخالف نيستم و اين نکته را صراحتاً به وزير محترم دادگستري گفتم که به آقاي رئيس جمهور بفرماييد « فعلاً اين بازديد مصلحت نيست، هر زمان مصلحت بود اعلام مي‌کنم » ، معناي اين سخن ممانعت کلّي نيست. به همان علل و عواملي که قبلاً گفتم معتقدم فعلاً اين بازديد به مصلحت نيست. تشخيص اين مصلحت هم با اينجانب است نه با شما. سازمان زندان‌ها مجموعة قوه قضاييه است وچنانکه قبلاً به تفصيل آورده ام اداره وانجام مسئوليت‌هاي قوه قضاييه با رئيس قوه قضاييه است نه با رئيس‌جمهور وحسب نص تفسير شوراي نگهبان شما حق نظارت بر قواي ديگر نداريد. اما نيک بخاطر دارم قريب به دوسال پيش که در جلسه‌اي مسأله وضعيت دشوار زندان‌ها و کمبود بودجه براي توسعه وتجهيز آنها مطرح شده بود به حضرتعالي گفتم شما خود از زندان‌ها بازديد کنيد تا مشاکل را به چشم خود ببينيد. حال چرا بايد با بازديد شما مخالفت کنم؟ سّر مخالفت امروز بنده همان است که گفته‌ام. بعلاوه حسب گزارش سازمان زندانها تنها در دوره مسوليت اينجانب بيش از صدها نفر از وزرا ، استانداران ، فرمانداران ، نمايندگان مجلس و هيات هاي خارجي از جمله برخي از سازمانهاي بين المللي از زندان‌ها بازديد بعمل آورده‌اند چرا مطالبي مطرح مي کنيد که اينگونه القاء شود که درب زندان‌ها بر روي همه بسته است .
۱۹ - متأسفانه نامه‌‌ها و پاره‌اي گفتارهاي شما اين گمان را تقويت مي‌کند که براي خود «حق نظارت» و «بازديد» و «بررسي» در تمام دستگاه قضايي حتي دادگاه‌ها قائليد.
علاوه براين بايد عرض کنم که مزيد بر مصلحت‌سنجي‌هاي قبلي ، اکنون هم اين را يک مصلحت ملزمه مي‌دانم که براين توهمات خط بطلان بکشم. هرمنصفي سطرهاي پاياني نامة شما را بخواند ، دراين تشخيص مصلحت ، با بنده همراهي خواهد کرد. شما گفته‌ايد: «مطمئناً با سرکشي از زندان‌ها و برخي دادگاه‌ها نحوة اجراي اصول قانون اساسي و رعايت حقوق اساسي ملت را مورد بررسي قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبري تقديم خواهم کرد.»
حسب نصّ تفسير شوراي محترم نگهبان که همة قوا وظيفه دارند نسبت به آن تمکين کنند، حضرتعالي چنين وظيفه (و البته اختياري) نداريد. نمي‌شود انسان خود براي خود وظايف و اختياراتي تخيّل کند و بعد هم به دنبال آن راه بيفتد. از سخنان شما چنين استشمام مي‌شود که قصد داريد ولو بدون هماهنگي و اجازة مسئولان ذي‌ربط در قوه قضاييه ، به زندان‌ها و برخي دادگاه‌ها سرکشي کنيد. به حضرتعالي عرض مي‌کنم که اين ، تعدّي از حدود و اختيارات رئيس‌جمهور و دخالت در کار قوه قضاييه است و اينجانب حسب وظيفه‌اي که براساس قانون اساسي دارم وازجملة آن صيانت از استقلال قوه قضاييه و اداره مقتدرانه آن است ، قاطعانه از هرگونه حرکت تعدّي‌گونه و دخالت نابجا ممانعت خواهم کرد.
در خاتمه بعنوان خدمتگزار مردم و حافظ حقوق آنان ، مشفقانه عرض مي کنم جناب آقاي رئيس جمهور در شرايط خطيري قرار داريم ، دغدغه ها و مشکلات مردم ايجاب مي کند که همه با حسن ظن و اعتماد به يکديگر کمک کرده و راهکاري براي رفع نگراني ها و عبور از تحريم و گراني ها بيابيم و خالصانه تلاش کنيم تا نظام اسلامي و مردم شريف به اهداف و آرمانهاي والاي خود نائل آيند .

والسلام علي عبادالله الصالحين
صادق لاريجاني

Wednesday 24 October 2012

فروش نفت و گاز بسیار ارزان به دبی و ترکیه در ازای شمش خالص طلا

فروش نفت و گاز بسیار ارزان به دبی و ترکیه در ازای شمش خالص طلا

 
خبرگزاری رویترز شب گذشته مدعی شد در ماه های اخیر ایران از طریق ترکیه و دوبی، دهها تن طلا به این کشور وارد کرده است. بنا بر این گزارش، ایران با این کار در تلاش است تحریم های غرب را دور زده و پول انرژی صادراتی خود به ترکیه را این گونه به دست آورد.
gold-1

بنا براین گزارش این حجم عظیم طلا از طریق فرودگان آتاتورک ترکیه و پروازهای دوبی این فرودگاه به تهران منتقل میشوند.
این خبرگزاری رقم دقیقی از مبالغی که آن را هنگفت خوانده ارایه نداده است اما تاکید کرده :آمار رسمی تجاری ترکيه تخمين می‌زند که در ماه اوت، نزديک به ۲ ميليارد دلار شمش طلا از طرف خريداران ايرانی به دوبی حمل شده است.
رویترز می‌نویسد اين نقل و انتقالات به دولت ايران کمک می‌کند که در برابر تحريم‌های بانکی کشورهای غربی اقتصاد خود را مديريت کند.
این خبرگزاری به نقل از یک تاجر ساکن دوبی که مدعی است در جريان تجارت طلا ميان ترکيه و ايران قرار دارد نوشته است هر واحد ارزی شناسه ای دارد، اما طلا به معنی ارزش مادی بدون شناسه است که می‌توان با خود به همه جای دنيا حمل کرد.
اين گزارش می‌افزاید که بازار نهايی طلای حمل شده به ايران معلوم نيست، اما از مقياس عمليات حمل طلا از دوبی و افزايش ناگهانی آن می‌شود حدس زد که دولت ايران پشت اين ماجرا باشد.
ايران هم‌ اکنون نفت و گاز به ترکيه می فروشد و با توجه به تحريم‌های آمريکا و اتحاديه اروپا امکان دريافت پول نفت و گاز به دلار و يورو وجود ندارد، بدین ترتیب ايران در ازای فروش حامل‌های انرژی (نفت و گاز) به ترکيه، ليره دريافت می‌کند.
اين گزارش می‌گويد که واحد پول ترکيه، ليره، از آنجايی که ارز معتبری در بازارهای جهانی نيست، بهترين راه‌حل خريد طلای ترکيه با ليره دريافتی از فروش نفت و گاز است.
بنا بر این گزارش ترکيه در کل طی ماه اوت معادل ۲.۳ ميليارد دلار صادرات طلا داشته است که ۲.۱ ميليارد دلار آن شمش طلا بوده است و از اين حجم حدود ۳۶ تن شمش طلا معادل ۱.۹ ميليارد دلار به امارات متحده عربی صادر شده است، در حالی که يک ماه قبل آن، ژوئيه، ترکيه تنها ۷ ميليون دلار صادرات طلا به امارات داشته بود.
از طرفی بر اساس داده‌های مرکز آمار ترکيه، اين کشور که تا ماه آوريل ماهانه از ۱.۲ ميليارد تا ۱.۸ ميليارد دلار طلا به طور مستقیم به ايران صادر کرده بود، در ماه اوت صادرات مستقيم طلا به ايران را به ۱۸۰ ميليون دلار کاهش داد.
يک تاجر طلا در دوبی که نخواست نامی از وی برده شود به خبرگزاری رويترز گفته است که ايران واردات مستقيم طلا از ترکيه را تبديل به واردات غير مستقيم از مسير دوبی کرده است تا موضوع برجسته نشود.
از سوی دیگر يک تاجر محلی گفته است که هرفرد در چمدان دستی خود تا ۵۰ کيلوگرم مجاز است شمش طلا از کشور خارج کند.
به گفته وی ماهانه صدها مسافر به نيابت از ايران در حال حمل طلای ترکيه به دوبی هستند. وی می‌گويد که پيک‌های پستی شماره حساب مالياتی دارند و کار آنها کاملا در چارچوب قانون است. به گفته وی، طی ماه سپتامبر و اکتبر هم تعداد زيادی از پيک‌های حمل طلا در چمدان دستی خود به دوبی شمش طلا انتقال داده‌اند

Tuesday 23 October 2012

نیاز به داشتن علم غیب نبود، شما بصیرت نداشتید

نیاز به داشتن علم غیب نبود، شما بصیرت نداشتید


ما كه علم غیب نداشتیم تا بدانیم در ذهن آقای احمدی‌نژاد چه می‌گذرد و در آینده ایشان می‌خواهد چه كار كند
ali_saiidi
آقای بی بصیرت! شما با تمام نیروی نظامی سپاه و بسیج آراء رای دهندگان را تغییر دادید و دعوی بصیرت کردید و حال به بهانه فقدان علم غیب دست خونینتان را میشوئید علی سعیدی نماینده به اصطلاح رهبری در سپاه بی فلاکت نظام شقه شقه اعتراف کرد. نظامی که رئیس دولت درچالش با گماشتگان جورواجور راس حاکمیت است. بخشی از اظهارات علی سعیدی به شرح زیر است
از بین رفتن مقبولیت، مشروعیت نظام را از بین نمی‌برد. برای مثال در سوئیس حکومت مقبولیت مردمی دارد، اما برگزیده خداوند نیست که مشروعیت داشته باشد! من نمی دانم ارتباط با امریكا چه هست كه آقایان می‌خواهند مدالش را بر گردن خودشان بیندازند. من واقعا نمی‌دانم الان در ذهن احمدی‌نژاد چه می‌گذرد كه بحث ارتباط با امریكا را مطرح می‌كند. متاسفانه افراد غیر انتصابی را هم به رهبری مربوط می‌كنند. یعنی ایرادات آن افرادی را هم كه مردم انتخاب كرده‌اند به رهبری نسبت می‌دهند.احمدی‌نژاد شعارهایی كه الان می‌دهند با شعارهای گذشته‌ تفاوت دارد. آقای هاشمی نقش اپوزیسیون بازی كرده است. از شورای رهبری سخن می‌گوید. آقای خاتمی ده‌ها بار آزادی را خارج از دین تعریف كرده است. قانون اساسی می‌گوید هر رئیس‌جمهوری فقط می‌تواند دو دوره اداره كشور را به دست بگیرد ولی می‌آیند و برای دوره‌های بعدی برنامه‌ریزی می‌كنند. من در آقای احمدی‌نژاد یك تغییر دارم می‌بینم. این تغییر هم در نگرش، رفتار و عملكرد ایشان قابل مشاهده است.
آقای هاشمی نقش اپوزیسیون بازی كرده است.
شورای نگهبان نیازمند رجالی است كه با این سقفی كه امروز در جامعه می‌بینیم خیلی متفاوت است. به نظرم باید برای مجلس، خبرگان، شوراها و ریاست‌جمهوری فكری اساسی شود.آقای احمدی‌نژاد خطاب به دانش‌آموزان با كنایه گفته كه بروید چندتا عكس با چفیه بگیرید ممكن است بعدا برای تبلیغات به دردتان بخورد. من نمی‌دانم این حرف‌های آقای رییس‌جمهور یعنی چه و از سوی دیگر می‌دانیم كه چند وقت پیش دور گردن مجسمه كورش چفیه انداختند و گفتند كه كورش هم بسیجی بود. من معتقدم كه این نوع كارها و حرف‌ها اصلا درست نیست و ما بالاخره اگر مردم را قبول داریم باید آنها را عاقل و هوشمند بدانیم.

Sunday 21 October 2012

ملاهای چماقدار در مانور وحشت تهران

ملاهای چماقدار در مانور وحشت تهران


سایت فارس نیوز عکسهای هالیودی را که از مانور وحشت در تهران برداشته شده را منتشر کرد. mullah-1
تهران زیرِ پایِ ملاهایِ چماقدارِ خشونت گسترِ تحت الحمایهء نیروهایِ ضدشورش موسوم به "ناجا"

 (عکسهای مانور وحشت در این آدرس است.
http://meyarnews.com/view-932.html    کلیک کنید)
تهران عرصه این مانور بود و خیابانهای تهران صحنه های هیجان انگیز درگیریهای خشونت آمیز میان عناصر بسیجی !!. یک گروه به عنوان مردم معترض و یک گروه به عنوان ملاهاهای چماقدار.! آمدند و به جان هم افتادند و به سبک فیلمهای بزن بزن بر سر یکدیگر چوب و چماق کشیدند! مانور وحشت، عدم ثبات سیاسی درونی در ایران امروز را نشان میدهد. مانور وحشت ناشی از وحشت مدیران این نظام ناکارآمد است که از خشم انفجاری و خیزش قریب الوقوع مردم به جان امده بیمناک است. پایوران نظام در ایران و سراسر لابی های خود در دنیا ایرانی ها را به عدم خشونت دعوت میکنند. اما وقتی خودشان به برگزاری مانورهای وحشت مبادرت میورزند یعنی بیش از هرکسی به بیحاصلی تلاشهای لابیستهای خود برای دعوت مردم به عدم دست زدن به تظاهرات و اعتراضات - که لابیست ها نام آنرا خشونت مردم میگذارند!!!- واقفند

Thursday 18 October 2012

واکنش مذبوحانه اخوند محمدعلی تسخیری به فتوای شیخ یوسف قرضاوی

واکنش مذبوحانه اخوند محمدعلی تسخیری به فتوای شیخ یوسف قرضاوی

آخوند محمد علی تسخیری - مشاور عالی  رهبر نظام حاکم بر ایران در امور جهان اسلام – با صدور بیانیه ای، فتوای بسیار مهم دکتر یوسف قرضاوی رییس "اتحادیه جهانی علمای مسلمان" را - که روسیه، چین و ایران را دشمن امت اسلام خوانده بود- نظری تفرقه افکنانه دانست!
taskhiri
به گزارش ایسنا- ۲۶ مهر ۱۳۹۱ - متن بیانیه آخوند محمدعلی تسخیری به شرح زیر است:
اظهارات ناپخته شیخ قرضاوی در این حد بسیار دردناک بود، اما این اظهارات جای شگفتی ندارد کما این‌که این فرد که خود را به ارتجاع عربی مربوط ساخته و در این راستا بالغ بر ۴۰سال جیره‌خوار آنان شد، بدون هیچ واکنشی نسبت به اقدامات مبارک و یارانش، کشور خود را ترک گفت.
ما اعتقاد داریم که تعبیرات توهین‌آمیز وی نسبت به ایران اسلامی که آن را دشمن مسلمانان و عرب خوانده و کشورمان را به تلاش برای بازگرداندن امپراطوری فارسی متهم کرده و ...از کینه‌ای قدیمی سرچشمه می‌گیرد که با استعمار و حسی نژادپرستانه و مضحک در ارتباط است و از هیچ عاقلی پوشیده نیست.
ما آشکارا اعلام می‌کنیم که ایستادن جمهوری اسلامی ایران در کنار نظام سوریه از بینشی نافذ نسبت به اوضاع منطقه و توطئه‌های دشمن بر ضد امت اسلامی سرچشمه می‌گیرد.
دشمن آمریکایی - صهیونیستی مزه ناکامی و شکست در برابر مقاومت را که توانست همه نقشه‌هایش برای ایجاد خاورمیانه جدید نقش بر آب کند، چشید لذا جهت از بین بردن همه مراکز مقاومت در فلسطین، یا سوریه و لبنان و در نهایت ایران همت گمارد؛ بدین منظور محور رابط که سوریه بود را هدف قرار داد و با سوء استفاده از اعتراض جمعی از جوانان سوری که خواستار رفع نواقص در دولت بودند، در جهت فروپاشی حکومت سوریه و در نهایت از بین بردن محور مقاومت تلاش کرد.
با هشدار به رییس اتحادیه جهانی علمای مسلمان نسبت به چالش‌های فراروی جهان اسلام ، ما از شیخ قرضاوی می‌خواهیم به چند حقیقت دقت نظر داشته باشد:
۱این حمله جهانی، امروز از سوی آمریکا، اروپا و صهیونیست‌ها برای تغییر چهره منطقه با بهره‌گیری از امکانات شایان و برخی کشورهای متحد آنها، رهبری می‌شود.
۲سقوط نظام در سوریه باعث به وجود آمدن درگیری‌های داخلی در سوریه و جنگ‌های مذهبی کشنده در کل منطقه خواهد شد.
۳ پس از آن محورهای دیگر مقاومت نیز مورد هدف قرار خواهند گرفت که در نهایت منجر به تحقق آرزوی صهیونیست‌ها برای تغییر منطقه بر اساس طرح"سایکس پیکو" خواهد شد که در آن اسرائیل قدرت برتر منطقه و ضعف هرچه بیشتر دولت فلسطین خواهد بود.
از شیخ قرضاوی می‌پرسیم که آیا شما این حقایق را انکار می‌کنید؟ و آیا ضمانت می‌دهید که رژیم جایگزین در سوریه در خط مقاومت قرار داشته باشد؟ یا اینکه مقاومت به پایان خویش رسیده و باید خود را تسلیم کند؟
جمهوری اسلامی ایران به یاری خداوند علی رغم خواست مرتجعان و استعمارگران، قلعه غیرقابل تسخیر اسلام خواهد ماند و از عدالت و مقاومتی که در راستای بازپس‌گیری حقوق غصب شده است، حمایت خواهد کرد.
در پایان از شیخ قرضاوی در مورد جایگاهی که این اظهارات و حملات از آنجا ابراز می‌شود، می‌پرسم که آیا همراه فشارها، تنگناها و مجازات‌های آمریکا، اروپا و صهیونیست‌ها بر ضد ملت بی باک ایران که مصمم به حفظ استقلال و دستیابی به حقوق و دفاع از سرزمین غصب شده فلسطین است، قرار ندارد؟
امیدواریم قرضاوی به گذشته تقریبی خود بازگردد و از خداوند می‌خواهم که نقش وی در حمایت از مسئله فلسطین دوباره احیا شده و از خطرات ارتجاع، رهایی یابد.

Wednesday 17 October 2012

فتوای بزرگترین مفتی جهان اسلام درباره سوریه

فتوای بزرگترین مفتی جهان اسلام درباره سوریه

يوسف القرضاوی رئيس اتحاد جهانی علمای مسلمين گفت رژيم ايران، روسيه و چين دشمنان امت هستند و از حجاج خواست در مراسم حج آنها را نفرين کنند.
gharzavi-1
به گزارش خبرگزاریها  دکتر یوسف القرضاوی بزرگترین مفتی کنونی عالم اسلام در فتوای خود به مناسبت ایام حج بیت الله الحرام اظهار داشت : "جهان عرب و اسلام بايد در برابر روسيه بايستند و آن را متوقف کنند. بايد بدانيم کسانی که ما را می کشند تنها رژيم سوريه نيست بلکه همراه با آن چينيها و روسيه و رژيم ايران هم می جنگند. کسانی که با مردان و سلاحها و اموالشان و ميليونها پولی که به سوريه می دهند، می جنگند. رژيم ايران نيز دشمن ماست، دشمن اعراب است، مردم سوريه را رژيم ايران، چينيها، روسها و ارتش رژيم سوريه کشتند، رژيم ايران اين کشتار را از طريق حزب الله انجام می دهد که افرادش را برای جنگ به سوريه می فرستد و آنها با تابوت از آنجاباز می گردند“...

فضاحت و رسوایی بزرگ بین المللی برای سپاه پاسداران و سپاه قدس

فضاحت و رسوایی بزرگ بین المللی برای سپاه پاسداران و سپاه قد


چهارشنبه 17 اکتبر 2012 - 26 مهر 1391    منصور ارباب‌سیر، تروریست وابسته به سپاه قدس که با تابعیت دوگانه ایرانی - آمریکایی به صورت یک "مامور خفته" در آمریکا اقامت داشت در برابر دادگاه جرم خود به عنوان همدستی با سپاه قدس برای اجرای طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن پایتخت  آمریکا را پذیرفت
arbaba_syar
منصور ارباب سیر با دستبند و ماموران امنیتی روز چهارشنبه ۲۶ مهر (۱۷ اکتبر) به دادگاه فدرال نیویورک منتقل شد و در مقابل قاضی دادگاه  "جان کینان" قرار گرفت.
به گزارش بی بی سی فارسی رئیس دادگاه از او پرسید: "آیا این درست است که شما از حدود بهار تا پائیز سال ۲۰۱۱ با همدستانتان که مقامات نظامی ایران بودند، موافقت کردید که ترتیب ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا را بدهید؟"
آقای ارباب سیر به این سئوال پاسخ مثبت داد.
حکم دادگاه در مورد روز ۲۳ ژانویه (۴ بهمن) صادر می شود و او ممکن است به تحمل حداکثر ۲۵ سال حبس محکوم شود.آقای ارباب سیر در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۱ در فرودگاه بین المللی جان اف کندی در نیویورک بازداشت شد.چند روز بعد مقامات ارشد قضایی و سیاسی آمریکا اعلام کردند که او از بستگان یکی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران بوده است که سال ها در آمریکا زندگی می کرده و پیش از دستگیری با همدستی اعضای نیروی قدس سپاه در حال توطئه برای ترور عادل عبدالجبیر، سفیر عربستان در آمریکا بوده است.مقامات ایرانی این اتهامات را قاطعانه تکذیب کردند و گفتند که این ادعاها توطئه ای تازه علیه ایران است.اما دولت عربستان سعودی به شدت به ایران اعتراض کرد و خواستار دخالت شورای امنیت سازمان ملل در مسئله شد.اتحادیه اروپا و بریتانیا عبدالرضا شهلایی و حامد (مصطفی) عبداللهی، دو تن از فرماندهان سپاه قدس را به اتهام دست داشتن در توطئه برای ترور سفیر عربستان مشمول تحریم قرار دادند و اعلام کردند که دارایی های احتمالی آنها را توقیف می کنند.دولت آمریکا پیش از آن آقای شهلایی را به عنوان "قائم مقام فرمانده نیروی قدس سپاه" معرفی و به طراحی حملات علیه نیروهای آمریکایی در عراق متهم کرده بود

Tuesday 16 October 2012

ادعای مضحک و نوظهور حسن عباسی: فرشته ها بیست سال است که مورد هجمه قرار گرفته اند

ادعای مضحک و نوظهور حسن عباسی: فرشته ها بیست سال است که مورد هجمه قرار گرفته اند


حسن عباسی به کرمان رفت و درباره شیطان یقه چاک داد
hassan_abbasi
حسن عباسی با طرح ادعای مضحکی شامگاه دوشنبه در جمع اعضای اتحادیه های اسلامی دانش آموزان کرمان گفت " طی ۲۰ سال اخیر ملائکه مورد هجمه گسترده قرار گرفته‌اند و با ساخت فیلم و سریال به ملائکه از جمله جبرئیل اهانت کرده‌اند". حسن عباسی که از خودش به عنوان  "رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال" و بنیانگذار  «اندیشکدهء یقین» نام میبرد،  به بهانه ۲۴ مهر ماه سالروز به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان با موضوع «آیات شیطانی، آیه‌های ربانی» به ایراد سخن درباره شیطان، با ابهام و کنایه های فراوان پرداخت
حسن عباسی  از ساخت ۲۰۰ قسمت سریال علیه ملائکه خبر داد و اظهار داشت: "این سریالها به راحتی در دسترس جوانان ما قرار دارد."
خلاصه ادعاهای نامعقول حسن عباسی به نقل از سایت امنیتی – پوششی موسوم به ندای انقلاب به شرح زیر است:
طی روزهای گذشته شاهد علنی شدن برخورد شیطان با اسلام، قرآن، حق و پیامبر اکرم (ص) و دوقطبی شدن جبهه جهان هستیم.مردم ایران از بیش از ۳۰ سال گذشته برای پیاده کردن دین اسلام تلاش می‌کنند، شیطان با تمام توان در برابر این قضایا می‌ایستد.شیطان انتقام خود از قرآن را با به آتش کشیدن قرآن و انتقام از رسول‌الله (ص) را با ساخت فیلم‌های موهن می‌گیرد.ملت ما بیش از ۳۰ سال حرف حق می‌زنند و دیگر ملت‌ها را به خود فرا می‌خوانند، تمام قدرت‌های جهان مادی با ۲۷ هزار کلاهک اتمی فقط تهدید می‌کنند و خط و نشان می‌کشند.دشمن می‌داند که مردم ما ندای الله‌اکبر را سر دادند و «لا‌اله‌الا‌الله» را طلب کردند و الهه‌ها را کنار زدند و «الله» را انتخاب کردند.ما در دوره ایمان به سر می‌بریم و مسلمان بودن کفایت نمی‌کند بلکه مومن بودن کفایت می‌کند، اسلام باید به ایمان تبدیل شود یعنی ایمان به قلب ما وارد شود.
ایمان دارای متعلق‌های هفت‌گانه است، اگر این متعلق‌ها گرفته شود، اصول و فروع دین از ما گرفته می‌شود.ایمان به خدا، غیب، ملائکه، ارسال انبیاء، کتاب، آخرت و آیه‌های الهی را متعلق‌های هفت‌گانه ایمان است
این متعلقات از ۱۵۰ سال قبل مورد هجوم گسترده قرار گرفته است، بنیان دروس زیست در دبیرستان و دانشگاه‌های ما داروینیزم است و حرف‌های اسلام به کتاب‌های درسی ما وارد نشده است.مشکلات ما در جنبش نرم‌افزاری تولید علم این است که زیست‌شناسی ما داروینی است.دشمن با علوم حسی و تجربه غیب را مورد هجمه قرار داده‌اند و افراد حرفی را که اساس آن غیب است، قبول نمی‌کنند.طی ۲۰ سال اخیر ملائکه مورد هجمه گسترده قرار گرفته‌اند و با ساخت فیلم و سریال به ملائکه از جمله جبرئیل اهانت کرده‌اند.

انتقاد از صدا و سیما
حسن عباسی در ادامه ادعاهای بیسروته خود صدا و سیما را نیز بی نصیب نگذاشت و مسئولان صداوسیما را بازیگرانی در زمین دشمن خواند و چنین ادعا کرد:
هجمه دشمن به انبیا هم زیاد است. با ساخت انیمیشن «یوگی» که در ایران نیز پخش شد، شیخ‌الانبیا حضرت نوح (ع) را مورد اهانت قرار دادند.
دشمن گام به گام و به آرامی جلو می‌آید، آیین قرآن‌سوزی بحث ایمان به کتاب را مورد هجمه قرار داد.دشمن با راه‌اندازی عالم موازی بحث ایمان به آخرت را مورد هجمه قرار داده و سریال‌هایی را در این زمینه ساخته است.
خداوند در تمام موجودات نشانه‌هایی را قرار داده، اما چشم نشانی‌بین از ما گرفته شده است که این چشم باید در کودکان و نوجوانان ما باز شود.
تمدن غرب در حال آب شدن است زیرا بحث ربا را جدی نگرفتند.
نسل جوان ما باید بداند که حتی انیمیشن‌های غربی پر از اندیشه است، دشمن با تولید آثار سینمایی، سریال‌ها و موسیقی فلسفی، باور افراد را تغییر می‌دهد.

خرافات گستران مثل قارچ در ایران "امامزاده" سبز میکنند

خرافات گستران مثل قارچ در ایران "امامزاده" سبز میکنند!

 
گسترش فرایند ثبت مرقد برای امامزاده های تازه تاسیس!   در دهستانها و شهرهای دورافتاده در گوشه و کنار ایران، راه جدیدی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان  جنگ نرم برعلیه عرفان و تصوف به راه انداخته  است!
emamzadeh
در همین رابطه به گزارش سایت حکومتی "رجانیوز" رضا تقی پور "وزير ارتباطات و فناوری اطلاعات" در "همايش ائمه ی جمعه كشور" درمورد علنی کردن خطوط این سیاست جدید نظام  اعلام كرد:
"اکنون در سراسر کشور سی و دوهزار امامزاده به ثبت رسیده اند. تا پايان سال جاری كليه  امامزاده های كشور به اينترنت پر سرعت مجهز مي شوند. تاكنون بيش از 1200 امامزاده به اينترنت پر سرعت يک مگابيت مجهز شده اند و انتظار داريم اين رقم تا شش ماه آينده به بيش از بيست هزار برسد. صحبت هايی با مسئولين يكی از سرويس دهنده های وبلاگ فارسی داشته ايم، قرار بر اين شده كه براي هر امامزاده يک وبلاگ نيزايجاد كنيم تا زائرين بتوانند آمار و اطلاعات خود را در آن ثبت كنند. زيرا اين موضوع سبب صرفه جويی در وقت حاجت مندان خواهد شد. به عنوان مثال فردی كه داراي يک مشكل خاص است ميتواند با جستجو در وبلاگ ها دريابد كه براي حاجت گرفتن بايستی به كدام امامزاده مراجعه كند

Sunday 14 October 2012

اعتراف صریح مرکز ادیان و فرق در قم برای برچیدن دگرباوری از ایران

سازوکار مرکز ادیان و فرق در قم برای برچیدن دگرباوری از ایران

به نقل از پایگاه خبری درویشان آنلاین - پیش از این مردم ایران و جهان بارها شاهد حملات عنان گسیخته عناصر "طلبه- بسیجی" به محافل دراویش در شهرهای مختلف ایران بودند. امری که هربار به فاجعه های عظیمی منتهی شد. در قم و بروجرد و اصفهان و سایر شهرها.
javad_mehraby
اکنون آخوندی به اسم جوادمحرابی در مقام رئیس موسسه ادیان و فرق در قم در طی یک مصاحبه مبسوط و مفصل با سایت مشرق نیوز صراحتاً تشریح میکند که این حملات خودجوش نبوده و در انجام آن ناجا و وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی و وزارت کشور - همگی زیرنظارت موسسه ادیان و فرق- دست داشته اند. نظر به اهمیت این مصاحبه اقدام به بازنشر کامل آن میکنیم
عملکرد ضعیف سازمان تبلیغات و صداوسیما در برخورد با عرفان‌های کاذب
رجا نیوز به نقل از مشرق - يکشنبه، 23 مهر 1391
رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان و دانشگاهیان خراسان شمالی یک بار دیگر موضوع مهم "عرفان‌های کاذب" را مورد تاکید قرار داده و فرمودند: "در محیطهای جوان بخصوص دانشگاهها مراقب عرفانهای كاذب باشید كه این یكی از برنامه‌های فلج كننده است."
این چهارمین بار است که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جریان سفرهای استانی خود به این مسئله اشاره می‌کنند؛ اولین بار در سفر به استان سمنان، سپس شیراز، دوسال گذشته در قم و دو روز گذشته (جمعه بیست و یکم مهر نود و یک) هم در خراسان شمالی به این موضوع پرداختند.
تاکیدات چندباره ایشان درباره عرفان‌های کاذب در سالهای اخیر مشخص می‌کند که خطر این مسایل به شدت مردم و به ویژه قشر جوان ما را تهدید می‌کند؛ عبارت "فلج کننده" که دو روز پیش از سوی ایشان مطرح شد، گواهی است بر این مدعا.


درهمین رابطه مشرق گفتگویی داشت با"حجت الاسلام جواد محرابی رییس موسسه فرق و ادیان قم " که چند سالی است موضوع عرفان‌های نوظهور را در وزارت کشور پیگیری می‌کند. وی در حال حاضر رییس اداره "وحدت، همبستگی و هویت ملی" وزارت کشور است.

این چهارمین بار است که رهبر معظم انقلاب در خصوص عرفان های کاذب تذکر می دهند. چه اقداماتی در طول این چند سال صورت گرفته‌است؟

مسئله عرفان های نوپدید همانطور که حضرت آقا فرمودند مسئله بسیار مهمی است. واژه‌ای که آقا به کار بردند واژه بسیار کلیدی ای است. وضعیت عرفان‌های نوپدید به گونه‌ای است که افراد را به شدت در خود درگیر و غرق می‌کند. در واقع افراد را از جامعه جدا و با مسائل خرافی درگیر می کند. برنامه های فرقه ای باعث شده که تعداد زیادی از افرادی که وارد این فرقه‌ها شده‌اند کارایی های قبلی خود را از دست داده اند. طبق بررسی که انجام دادیم افراد زیادی که وارد این فرقه ها می شوند دچار مشکلاتی مثل تضعیف روابط اجتماعی، بی هویتی، تضعیف کانون خانواده می شوند.

اکثر افراد عضو این فرقه ها به خانواده خودشان بی اعتنا شده اند و زندگی آنها پس از ورود به این فرقه ها متلاشی شده است. فرار از منزل در بین این افراد بسیار جدی است. ازدواج های پنهانی درون فرقه ای از دیگر اتفاقاتی است که در بین اعضا وجود دارد. افت کارایی و افت تولید علم بسیار زیاد بوده و دانشجویان زیادی بودند که قبل از ورود به این فرقه ها جزء نیروهای شاخص و نخبگان درسی بوده اند؛ اما وقتی وارد این فرقه ها شدند، همه چیز را رها کرده و حتی درس را نیمه تمام گذاشته اند.

در بین این افراد بیماری های روحی نیز شایع است چون افراد درگیر جریاناتی می شوند که به خرافه گرایی و اوهام روی می‌آورند (به ویژه در خانم ها که مشتری اصلی این فرقه ها هستند بیشتر با این بیماری ها درگیر بوده اند) مسائل مختلفی مانند شریعت گریزی، عقلانیت گریزی و گسترش فساد واقعا افراد را فلج کرده است.

افرادی را که مثلا در فرقه حلقه، ابرآگاهی، تی. اس. ام و بسیاری از فرقه‌های دیگر که در نقاط مختلف کشور فعالیت داشته‌اند را می بینیم که این افراد واقعا فلج شده‌اند؛ یعنی از عناصر فعال اجتماعی به یک سری عنصر خنثی تبدیل شده اند و حتی می‌بینیم که دردسرهایی را هم برای جامعه در همه حوزه ها ایجاد کرده‌اند و به این دلیل است که نکته ای که آقا فرمودند بسیار نکته مهم و کلیدی است.

تذکری که حضرت آقا الان فرموده‌اند در راستای سلسه تذکراتی است که در شیراز و سمنان و قم و بعضی از جلسات با مسئولین و دانشجویان بوده و به این معنا نیست که مسئولان نظام در این زمینه کاری نکرده اند و درواقع رهبری جمع‌های جوان و حوزه های دانشجویی را مورد تأکید قرار داده‌اند.

بعد از سفر رهبر انقلاب به قم فعالیت خوبی در مقابله با عرفان های کاذب صورت گرفت. دستگاه های امنیتی و سیاسی و اجتماعی خوب وارد صحنه شدند و همکاری تنگاتنگی که بین وزارت کشور، وزارت اطلاعات، سپاه و ناجا در این مسئله صورت گرفت و خصوصا با ورود حوزه های اجتماعی و امنیتی به این مسئله به صورت جدی، هم با فرقه های مختلف برخورد شد و هم تلاش وسیعی برای آموزش و جریان سازی فکری و تربیت نیرو و شبهه زدایی از جامعه صورت گرفت و به این ترتیب جلوی شدت اولیه رشد این فرقه ها در کشور گرفته شد.

حدود دو سال و نیم از اقدام وسیع در این زمینه گذشته و حدود 700 محفل از این محافل در کشور جمع‌آوری و تعطیل شده‌اند. البته این مسئله به این معنا نیست که صرفا برخوردها امنیتی بوده بلکه برخوردهای مختلف فرهنگی و اجتماعی هم صورت گرفته و برنامه های وسیعی را دستگاه های مختلف در دستور کار قرار داده اند.

مثلا در حوزه اجتماعی وزارت کشور دو سه برنامه محوری و ملی را شروع کرد، یکی توجیه و آموزش تمام مدیران کشوری و به ویژه مدیران استانی بود که این کار تقریبا از نیمه راه گذشته و مدیران ارشد همه استان ها و مدیران سیاسی، امنیتی و اجتماعی و فرهنگی در همه استان ها باید این دوره آموزشی را می گذراندند و در 16 استان این دوره ها برگزار شد. بعد از این دوره ها شاهد این بودیم که حجم عظیمی از فعالیت توسط این مدیران صورت گرفت و جلوی برخی از فعالیت ها را گرفتند و بسترها را خشکاندند.

در حوزه تربیتی هم با همکاری مؤسسات مختلف و حوزه علمیه و سپاه و نهادهای فرهنگی و وزارت علوم برنامه های زیادی در سراسر کشور برگزار شد و تعداد زیادی مربی در شهرستان ها آموزش داده شدند و اساتید و طلاب بسیجی در برنامه هایی که با بسیج اساتید برگزار شد آموزش دیدند و حدود 80 تا 90 هزار دانشجو در مناطقی که بیشترین مشکل را داشتیم آموزش دیداند که وزارت علوم هم کمیته ای را با عنوان کمیته «وحدت، همبستگی و هویت ملی» تشکیل داد و مطالب خوبی را منتشر کرد و آموزش ها و کارگاه های خوبی را برگزار کرد.

چند فرقه عمده در کشور عامل رقابت بودند که یکی از آن ها فرقه «حلقه» بود که آقای محمدعلی طاهری آن راه انداخته بود. این فرقه اعضای زیادی داشت که در 14 استان شبکه بزرگی را گسترانده بود که با این فرقه برخورد شد و در حال حاضر تعداد انگشت شماری که در این فرقه منافع مالی داشتند هنوز دنبال این فرقه هستند که موج آن ها هم کم کم در کشور کم خواهد شد.

برخی فکر می کنند بازداشت آقای طاهری باعث جمع شدن این فرقه شد اما فعالیت های زیادی اعم از توجیه و ارشاد افراد فرقه، تولید محتواهای مختلف، فیلم و سی دی، اخبار در رسانه ها، اطلاع رسانی، آموزش و جلسات حضوری توسط دستگاه های مختلف صورت گرفت و یک بخش هم بازداشت عوامل فرقه بود.

فرقه‌های TSM، ابرآگاهی، اشراقیون، فرقه مادر، فرقه باران و... فرقه هایی بودند که نظام با آن ها برخورد کرد و البته خرده فرقه هایی که با آن ها برخورد شد نیز بسیار بسیار زیاد بود که به دلایل امنیتی و اطلاعاتی و سیاسی خیلی مواقع اطلاع رسانی و گزارشی راجع به آن ها داده  نمی شود که البته این عدم اطلاع رسانی خوب و به موقع یک ضعف است.

عملکرد وزارت ارشاد در بحث مبارزه با عرفان های کاذب چگونه بوده است؟

به جرأت می‌گویم یک کار بسیار بزرگ در عرصه جمع آوری کتب در این زمینه صورت گرفت، تا چند سال قبل نزدیک به 200 میلیون جلد کتاب در زمینه عرفان های نوپدید در کشور منتشر شده بود و نمایشگاه کتاب هر سال مملو از این کتب بود. وزارت ارشاد اگرچه در دوره هایی ضعیف برخورد کرد اما در زمان آقای دری در این مسئله بسیار خوب عمل کرد. نمایشگاه کتاب در سال 91 به اعتقاد همه دستگاه ها، سالم ترین نمایشگاه در این زمینه در طول 20 سال گذشته بود. ما نمایشگاه را رصد کردیم و گزارشاتی را هم که دستگاه های دیگر و حتی دستگاه های امنیتی در این مسئله ارائه کردند گزارشات بسیار خوبی بود و به ندرت مواردی را در زمینه عرفان های نوپدید مشاهده کردیم و جلوی حجم عظیمی از کتبی که سالیانه به چند صد هزار شمارگان می رسید گرفته شد.

این اتفاق چگونه رخ داد؟

در وزارت کشور و با دستور قائم مقام وزیر کشور آقای افشار یک اداره در این وزارت برای این کار ایجاد شد که مسئولیت این کار را بر عهده گرفت و البته همکاری خوبی بین دستگاه های مختلف صورت گرفت و جلسات هفتگی منظمی را دستگاه های مختلف برگزار کردند و حتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در این عرصه ورود پیدا کرد و این موضوع در صحن علنی شورا بررسی شد و علاوه بر عرفان های نوپدید اصل فرقه گرایی به عنوان یکی از 18 محور مهندسی کشور در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شد و شرح وظایفی هم برای دستگاه ها در نظر گرفته شد.

بعد از فرمایشات رهبر انقلاب در قم مؤسسات و گروه های جدی تر وارد صحنه شدند و در مجموع در حال حاضر شتاب اولیه پیشرفت این عرفان ها در کشور بسیار بسیار کم شده و رو به نزول است و این را هم باید گفت که مقداری هم که در محافل دانشجویی باقی مانده بسیار زیاد است.

در شهرهای بزرگتر این مسئله یک مقدار کنترل شده و مشکلی که داریم در برخی از شهرهای کوچکتر و برخی محیط های دانشگاهی کوچک است و هنوز هم در این زمینه جذب داریم. حدود سه سال قبل محله های مختلف تهران را که رصد می کردیم در هر محله یک محفل وجود داشت و تعطیلی 700 محفل در محلات مختلف در تهران و استان ها کار بسیار بزرگی بود؛ اما در حوزه های دانشجویی هنوز ضعف‌هایی در این عرصه وجود دارد و باید مدیریت بیشتری شود و انصافا وزارت علوم و مرکز مطالعات این وزارت کار بسیار خوبی را در این زمینه انجام داد و کمتر وزارت خانه ای را دیدم که در این مسئله چنین سرمایه گذاری ای کرده باشد.

شما می‌فرمایید مسوولان در خصوص فرقه‌ها و عرفان‌های کاذب آموزش دیده‌اند. اما در ماجرای دعوت از برایان تریسی مسوولان رسانه ملی حتی به خود زحمت ندادند پاسخ منتقدین را بدهند و اگر سخنان رهبر انقلاب درباره عرفان های کاذب نبود قطعا این همایش برگزار می‌شد. این مسئله را چطور ارزیابی می کنید؟

اولاً که لغو این جلسه هم با همین کارها انجام شد. حضرت آقا فرمایش خود را فرمودند اما ناظر مستقیم به این موضوع نبود. حضرت آقا که فرمودند همه بسیج شدند و فشار زیادی به صداوسیما وارد شد و خبررسانی وسیعی هم صورت گرفت و تماس های فراوانی گرفته شد تا نهایتا زیر بار این فشار صداوسیما این نشست را لغو کرد.
اما رسانه ملی در مواجهه با فرقه ها موفق عمل نکرده است. به جرأت می توانم بگویم ضعیف ترین عملکرد را رسانه ملی در عرصه مبارزه با فرقه‌های نوپدید داشته است.

چرا؟

به دلیل این که مسئولان رسانه ملی گوششان بدهکار این حرف ها نیست و پاسخگو نیستند و حاضر نیستند به کسی پاسخ دهند و حرف دیگران را بشنوند. همین مسئله باعث شده تا ما نتوانیم در این مقوله موفق باشیم. رک بگویم در دو سال گذشته حجم عظیمی از فیلم و سریال هایی با همین مضامین در رسانه ملی تولید شده است.

مثلا ما در چند سال اخیر تلاش فراوانی کردیم که جلوی انتشار آثار پائولو کوئیلیو را بگیریم. وزارت ارشاد در دوره‌ای مقاومت می کرد تا اینکه رئیس جمهور برزیل آمد و از آقای پائولو کوئیلیو دفاع کرد ولی این فرد عضو بنیاد شیمون پرز و آدم بسیار فاسدی است و کتاب های این شخص در ایران مشکلات زیادی بوجود آورده است که با تلاش های زیادی جلوی انتشار این کتاب گرفته شد؛ اما فورا صدا و سیما سریالی ساخت که موضوع آن ترویج آثار پائولو کوئیلیو بود.

مستندهایی که صداوسیما می سازد، فیلم های سینمایی ای که نوروز امسال در زمینه عرفان های مختلف پخش کرد حجم عظیمی بود که باعث انتشار بیانیه طلاب علیه آقای ضرغامی شد. بیش از دو سال است که در جلسات مختلف در نمایشگاه جبهه معارض انقلاب فرهنگی و در جاهای مختلف صداوسیما را نقد کردیم و از مسئولان صداوسیما خواستیم که مدیران صداوسیما آموزش ببینند، مسئولان بخش خرید فیلم و سریال صداوسیما آموزش ببینند که لااقل بفهمند فلان برنامه ای که پخش می شود ترویج مستقیم فلان فرقه است.

یکی دیگر از مشکلات ما با صدا و سیما حضور برخی از عناصر معلوم الحال فرقه ها مثل برخی از عناصر فرقه گنابادی است که به راحتی در صداوسیما رفت و آمد می کنند و هرچقدر هم نقد کردیم و از دستگاه های مختلف نامه زده شد نتیجه نداد. الحمدالله آقای ضرغامی خیلی آدم صبوری است و گوش نمی‌کند.

اما صدا و سیما در حوزه مبارزه با فرقه ها هم کارهایی را در این سالها انجام داد.

چند کار تلویزیونی در نقد فرقه‌ها در صداوسیما ساخته شد. بررسی کنید که این برنامه ها را با چه اوضاعی پخش کردند. اولا بدترین ساعت پخش را انتخاب کردند و ثانیا دو سه تا از این برنامه ها را طوری پخش کردند که متلاشی شد و تأثیر خود را از دست داد. مثلا یک برنامه پنج قسمتی را ظرف یکسال پخش کردند یعنی کارها را طوری صداوسیما درون سیستم خراب می کند که اثرگذاری این موضوعات از دست می رود. لذا در عرصه مبارزه با فرقه های نوپدید نه تنها صداوسیما در مجموع کار مفیدی انجام نداده بلکه یکی از تریبون های ترویج این عرفان ها هم بوده است.

فکر می کنید این اتفاقات سهوی است یا عمدی؟

بخشی از این اتفاقات را عمدی می دانیم. ورود برخی از عناصر فرقه ای معلوم الحال به سازمان عمدی است و البته بخشی هم غیرعمدی است. مدیران اصلی سیما آدم های متدینی هستند ولی چون نتوانستند در سال های مختلف مدیریت خوبی داشته باشند و شبکه سازی کنند و به نیروهای حزب اللهی میدان نداده اند و از بین این نیروها کادرسازی نکرده اند طبیعتا در بخشی از بدنه از این عناصر پیدا می شود و این عناصر هم تبلیغ کارهای خود را خواهند کرد.

در ماجرای آقای طاهری (عرفان حلقه) تلاش های زیادی صورت گرفت و هزینه‌های مختلفی حتی در بحث‌های حقوق بشری دادیم و او تا حدودی کنترل شد. بعد دیدیم طرفداران این شخص به یک دانشگاه غیرمعتبر در یکی از کشورها پول دادند و این دانشگاه هم دکترای افتخاری به ایشان داد. در عین ناباوری خبر اخذ این مدرک دکترای افتخاری را شبکه چهار در اخبار خود اعلام کرد. این همه آدم دکترای افتخاری گرفته اند چرا خبرش را اعلام نکردند؟ رد پای عناصر فرقه در سیما دیده می شود. آقای ضرغامی باید این را بپذیرد. باید در این عرصه کار جدی تری انجام دهد وگرنه همین وضعیت را در سیما خواهیم داشت. برخی از دستگاه های دیگر هم مانند سازمان تبلیغات باید مانند ارشاد جدی تر وارد این عرصه شود.

عملکرد سازمان تبلیغات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سازمان تبلیغات در عرصه نیروسازی و برنامه ریزی در جلسات شعار زیاد داده ولی ضعیف ترین عملکرد را در عرفان های نوپدید داشته اند. الان کمیسیون هایی که در وزارت کشور داریم که معمولا این کمیسیون ها را برگزار می کنیم و دستگاه های مختلف برای برنامه ریزی شرکت می کنند تقریبا در دو سال گذشته نود درصد جلسات را سازمان تبلیغات غایب بوده و ضعیف ترین عملکرد را هم داشته است.

ما در زمینه برخورد با عرفان های کاذب  مشکل قانون داشتیم. آیا این مشکل برطرف شده؟

نه متأسفانه. در راستای همان کمیته و همان تیم هایی که کار مبارزات جدی را در دو سال گذشته آغاز کردند جلسات مختلفی برای بحث "قانون مبارزه با فعالیت های فرقه‌ای" را شروع کردیم و با مشارکت دستگاه های مختلف پیش نویس اولیه قانون تهیه شد. (این قانون را کشورهای مختلف دنیا مثل فرانسه، مکزیک، سوئد و چین و بسیاری از کشورها دارند و حتی آمریکا هم بخشی از این قانون را دارد.)

پیش نویس اولیه را دستگاه مختلف آماده کردند و جلسات زیادی گذاشتیم و نهایتا قانون به مجلس رفت و تقریبا در یکسال و نیم پایانی مجلس هشتم این قانون بلاتکلیف ماند و تلاش های زیادی صورت گرفت و جلسات متعددی برگزار شد و پیگیری های متعددی کردیم ولی تأثیری نداشت. اما ظاهراً در مجلس نهم مجدداً پیگیری هایی صورت گرفته و امیدواریم هیئت رئیسه و مسئولین مجلس همتی کنند و این قانون را در دستور کار مجلس قرار دهند.

برخورد با این فرقه ها کار خیلی سختی نیست اما حجم بسیار زیادی از دوندگی ها و پیگیری ها بعد از برخورد داریم که به خاطر خلأ قانون است و فرقه ها هم این را فهمیده اند و از آن سوء استفاده می کنند. در مجلس نهم پیگیری های جدیدی شروع شده که امیدواریم نمایندگان محترم این قانون را در دستور کار خود قرار دهند و بتوانیم کارهای جدی تری انجام دهیم.

چند فرقه در ایران فعالیت می کنند؟

از سال گذشته بین 103 تا 105 فرقه فعال داشتیم که چهار پنج فرقه از پارسال تا الان جمع شده و در حال حاضر شاید فرقه های فعال شاید به 99 یا 100 رسیده باشد.

نکته آخر؟

علاوه بر دانش آموزان و دانشجویان کانون خانواده به شدت مورد هجمه فرقه های مختلف قرار گرفته و غربی ها برنامه ریزی ویژه‌ای برای ایران و جهان اسلام دارند. ما می گوییم مثلث صلیبی – صهیونی- سلفی که حالا بخش عمده حوزه عرفان های نوپدید درون همان مثلث صلیبی است برنامه ویژه ای را برای مبارزه با انقلاب اسلامی در دستور کار دارند یعنی در کنار تحریم ها و تهدید های نظامی و در کنار آشوب هایی که درست می کنند و ترورهایی که انجام می دهند حوزه مذهب ما را به شدت دستور کار خود قرار داده اند و کانون خانواده محور این برنامه ها است.

من معتقدم دستگاه هایی که متولی این مسئله هستند یک مقدار باید جدی تر وارد صحنه شوند. آموزش و پرورش و دستگاه هایی مثل صداوسیما بیشتر روی این مسئله کار کنند. نکته بعدی این که بعضی وقت ها خودمان هم به این مسائل دامن می زنیم، کار کارشناسی نشده باعث آسیب زدن به این مسئله می شود.

مانند مسئله فراماسونری و شیطان پرستی در ایران. مسئله شیطان پرستی در ایران خیلی جدی نیست البته  گزارشهای دستگاه های مختلف امنیتی نیز تاکید می‌کند ما فرقه شیطان پرست به آن معنا در ایران نداریم. پارتی ها و ظهور برخی از نمادها و برخی معماری ها باعث حساسیت ها شده که البته باید حل شود؛ اما به آن معنا فرقه های شیطان پرست نداریم. گزارش های غیرکارشناسانه ای که برخی از مسئولین می دهند که هفتاد فرقه شیطان پرست در ایران فعال است که حتی من در یکی از رسانه ها دیدم که نوشته بود هزار فرقه شیطان پرست در ایران وجود دارد!

جریان شیطان پرستی در غرب جریانی ضد مسیح است و در آن جا نفوذ پیدا کرده ولی در ایران چنین نفوذی ندارد و بیشتر در قالب همان هیجانات و نمادها بوده که یک مقدار مدیریت شده و بیشترین تبلیغ شیطان پرستی در ایران توسط کسانی بود که با این جریان  مبارزه می‌کنند یعنی رسانه های ما 25:14 و برخی از مبلغین و اساتید دانشگاه های ما چون این مسئله جاذب است دائما و به ویژه در جمع های دانشجویی و دانش آموزی به این مسئله دامن می زنند که ما به شدت با این مسئله مخالفیم و به دستگاه های مختلف رسما اعلام کردیم که بیشتر از این به این مسئله دامن نزنید و الان یک مقدار این جلسات کمتر شده و حتما متوجه شدید که موج آن در ایران کمتر شده است.

در مورد فراماسونری هم شاهد این مسئله هستیم. افراد و عزیزان مختلفی با دغدغه هایی ورود کردند و مسائلی در جامعه مطرح شد که انگار از ابتدا تا انتهای جامعه را ماسون ها اداره می کنند؛ در حالی که مسئله ماسون ها در ایران اصلا جدی نیست اگرچه ماسون ها در دنیا فعالیت وسیعی دارند اما در ایران تشکیلات و شبکه ای چه مخفی و چه هویدا به عنوان جریان ماسونی در ایران نداریم و این گزارش رسمی دستگاه امنیتی کشور است و چنین چیزی نبوده و نیست. لذا به دوستان هم عرض کردیم و برخی از اساتید مختلف هم در این زمینه فتیله تبلیغات شان را پایین کشیده‌اند

اسرار پشت صحنهِ سریال قلب یخی که چهره مخوف حکومت ایران را بر ملا کرد


"تاریکخانهء اشباح" از نگاهی تازه
سعید امامی، چهرهء مخوفی که از نو باید شناخت

باز شناسی رازهای سر به مُهر از شخصیت و رفتار "سعید امامی" عضو عالیرتبه وزارت اطلاعات و گردانندهء قتلهای زنجیره ای

Friday 12 October 2012

وای برمقلدانی که از چنین مراجعی تقلید میکنند!


اظهارات تعجب انگیز ناصرمکارم شیرازی
makarem_shirazi
ناصرمکارم شیرازی  مدعی شد که اسرائیل علیرغم این که با کمبود زمین کشاورزی روبرو است معذلک به کشت خشخاش روی آورده تا این یک میلیارد و پانصدمیلیون  مسلمان دنیا را  به اعتیاد بکشاند!
ناصرمکارم شیرازی که توسط سایتهای پستو نشین امنیتی / مانند جوان آنلاین/ به عنوان "مرجع تقلید جهان تشیع" معرفی میشوند  صبح پنج شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۱ در دیداری که با عده ای زیر عنوان " اعضای فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس شورای اسلامی " داشت مطالب قابل تأملی بیان کرد.

بخشهایی از اظهارات تعجب برانگیز این شخص به قرار گزارش سایت "جوان آنلاین" درزیربه نظر خوانندگان میرسد:
" وضعیت کشور به گونه ای که برخی آن را خطرناک می دانند خطرناک نیست .اگر بی تدبیری کنیم ممکن است به وضعیت خطرناکی تبدیل شود وگرنه مشکلات قابل حل است.
چهره نظام اسلامی چهره اسلام است و اگر مفاسد گسترده شود چهره اسلام را مخدوش می کند؛ الان وضعیت مواد مخدر، بی حجابی و مجالس سوء و فیلمهایی که با مجوز ارشاد اکران می شود برخی وضع خوبی ندارند و علاوه بر مسایل معیشتی مشکل آفرین است.
دفتر تبلیغات اسلامی در بخش پاسخگویی به سئوالات دینی ۴۰۰ نفر عضو داشته است که به ۴۰ نفر کاهش یافته است.درست است که باید شکم مردم را سیر کنیم ولی نمی توان از فرهنگ و فکر مردم غافل شد.
مسائل فرهنگی و فساد اخلاقی جامعه را فرا می گیرد؛ چهره نظام اسلامی چهره اسلام است و اگر مفاسد گسترده شود چهره اسلام را مخدوش می کند؛ الان وضعیت مواد مخدر، بی حجابی و مجالس سوء و فیلمهایی که با مجوز ارشاد اکران می شود برخی وضع خوبی ندارند و علاوه بر مسایل معیشتی مشکل آفرین است.
ما این همه شهید دادیم تا وضعیت فرهنگی و اخلاقی کشور سالم بماند و مجلس باید طرحی در این باره طراحی کند.
مجلس دولت را موظف کند تا اصلاح این وضع را از دبیرستانها، ادارات، درمانگاه ها و ... شروع کند و طرح کاربردی برای این موضوع داشته باشد زیرا مسایل اخلاقی تبدیل به موضوعات سیاسی شده و اسرائیل برای ترویج مواد مخدر در کشورهای اسلامی بخشی از زمینهای خود را با وجود نداشتن زمین به کشت خشخاش اختصاص داده است"
انتهای پیام

Saturday 6 October 2012

اعتراف صریح و کارشناسانه نظام حاکم بر ایران به ممانعت مردم از استفاده از ماهواره ها

 
اذعان کارشناسان امنیتی نظام حاکم بر ایران به ناتوانی دستگاه نظامی - انتظامی - امنیتی در سرکوب مردم ایران برای استفاده از امواج ماهواره ها از رادیو معارف در چهار برنامه انتشار یافت و سایت موسوم به رجانیوز نیز اقدام به نشر آن کرد
antenne2
کارشناسان علت گرایش مردم به ماهواره ها را علیرغم فتاوی متعدده مراجع قم و ممنوعیت دستگاه های سرکوبگر حاکمه معلول ضعف سازمان صدا و سیمای به اصطلاح وطنی در تولید برنامه های فرهنگی و سرگرم کننده دانسته است
antenne1
مطلب منتشره در رجانیوز را در زیر میخوانیم:
بازخواني آثار استفاده از ماهواره با كارشناسي استاد عباسي(4)+صوت 
نقش فني صداوسيما در افزايش آنتن‌هاي ماهواره/ مسئولان رسانه ملي باور كنند زلزله ماهواره دردآورتر از زلزله آذربايجان است 
گروه فرهنگي:‌جوامع بشري مملو است از پديده‌هايي كه اگر با فرهنگ ديني و ملي ما تنافي نداشته باشند لااقل تناسبي ندارند، پديده‌هايي كه هر يك به انحاي مختلف دنبال تحميل باورها و خواسته‌هاي خود بر اركان زندگي اجتماعي جامعه ما دارند.
شبكه‌هاي ماهواره‌اي و برنامه‌هاي توليدي آن از اين قبيل پديده‌ها هستند كه در تيررس شليك  آنها قرار گرفتن، به راحتي و با ارزان‌ترين قيمت در شهر و روستاي ما قابل تحقق است.
ماهواره از ابزارهاي بسيار برنده دشمن در تهاجم فرهنگي است كه اين روزها در اندروني بسياري از خانه‌ها جا خوش كرده است. اين ابزار برنده تشبيه شده به چاقو بيشتر از آنكه منفعتش اسباب آسايش باشد، شعله‌هايش به خرمن آرامش كانون گرم خانواده سنتي و مذهبي ايراني افتاده است.
يكي از دغدغه‌هاي اساسي امروز بسياري از خانواده‌ها تهاجمي است كه از ناحيه شبكه‌هاي ماهواره‌اي شكل گرفته و بدون ترديد يكي از اهداف اصلي شبكه‌هاي ماهواره‌اي خانواده‌ها هستند. اگر چه اين تهاجم مساله جديدي نيست اما امروز به جهت فراگيري بيشتر آن نسبت به گذشته، اين مساله شكل جدي‌تري به خود گرفته است.
راديو معارف در برنامه زنده «پرسمان خانواده» با تمركز بر دو محور بررسي ريشه‌هاي تمايل برخي از خانواده‌ها به شبكه‌هاي ماهواره‌اي و چگونگي حل اين ريشه‌ها با كارشناسي استاد حجت الاسلام محسن عباسي ولدي گامي در جهت مبارزه با اين پديده برداشته است.
رجانيوز با بازنشر مكتوب و صوتي سخنان كارشناس اين برنامه كه با بيان مصاديقي به آثار بسيار مخرب استفاده از شبكه‌هاي ماهواره‌اي اشاره داشته است، گامي در جهت آگاهي بخشي نسبت به آسيب‌هاي بنيان كن خانواده ايراني به واسطه اين پديده اجتماعي برداشته است.
بخش اول، دوم و سوم گزارش اين برنامه در روزهاي گذشته منتشر شد، فايل صوتي و مكتوب قسمت‌هايي از بخش سوم اين برنامه كه كارشناس آن به اين پرسش كه " آيا جمع آوري ماهواره‌ها توهين به شعور مخاطب است؟"پاسخ مي‌دهد، در ادامه آمده است.

جوّزدگی 
يكي از عوامل گرايش مردم به ماهواره جوزدگي است؛ باید پذیرفت که برخی از مردم در زندگی خویش فکر مستقلی ندارند و در اصل جوّ جامعۀ اطراف آن‌ها است که برایشان تصمیم می‌گیرد. در نگاه این دسته اصالت با هم‌رنگ جماعت شدن است. اگر جماعت اطراف چنین فردی، ماهواره را جزوی از زندگی بدانند، او هم به دنبال این جو رفته و ماهواره‌ای خواهد شد. خدا نکند به این عدم استقلال فکری چشم و هم چشمی هم اضافه شود. چرا او دارد و ما نداريم. وقتي چشم و هم چشمي با جوزدگي كنار هم قرار مي‌گيرد، دنيايي از مصيبت را توليد مي‌كند. چه توقعي مي توان از كسي داشت كه محور زندگي خودش را مردم مي‌گذارد.
از کسی که در امور دنیایی با اطرافیان خود به رقابت برمی‌خیزد و اصلی‌ترین دغدغۀ او هم عقب نیفتادن از جامعۀ اطراف خویش است، نمی‌توان توقع زیادی داشت که دربارۀ مسائل اطراف خویش؛ از جمله خرید ماهواره عاقلانه بیاندیشد.
چه باید کرد با کسانی که شخصیت اجتماعی خود را در خرید ماهواره می‌بینند؟ 
ما در یکی از گام‌ها دربارۀ حرف مردم سخن گفتیم، مفصل هم حرف زدیم. گفتیم که یکی از معایب بزرگ زندگی آن است که مدیریت زندگی را به دست معیارهای متغیر بدهیم و یکی از معیارهای متغیری که متأسفانه در بسیاری از زندگی‌ها وجود دارد، همین حرف مردم است. اصلی‌ترین راه مبارزه با حرف مردم ایمان به خدا است. اگر کسی جز نظر خدا دغدغۀ دیگری در زندگی داشته باشد، نمی‌تواند به سعادت حقیقی برسد. کسانی که عزت و شخصیت خود را در نوع نگاه مردم به آنان جست و جو می‌کنند، نمی‌توانند در زندگی موفق باشند. وقتی وارد خانه‌ای می‌شود و می‌بیند ماهواره دارند و از برنامه‌ها و سریال‌هایی حرف می‌زنند که این روحش خبردار نیست و با طعنه و کنایه هم به او می‌فهمانند که تو به روز نیستی که ماهواره نداری، عقب مانده‌ای که هنوز از برنامه‌ها و سریال‌های ماهواره بی‌اطلاعی، احساس حقارت می‌کند و برای این که از این احساس حقارت رهایی یابد، به سراغ ماهواره می‌رود و خود را به روز می‌کند!
این جا باید کمی متوقف شد و فکر کرد. ما بر اساس حرف کدام مردم، به سراغ ماهواره رفتیم؟ چه کسانی بودند که ما را به جهت ماهواره نداشتن تحقیر کردند؟ کسانی که برای دینشان برای ناموسشان برای خانواده‌شان برای عفاف و غیرتشان ارزش آن چنانی قائل نیستند. پدری که پس از خریدن ماهواره می‌بیند چگونه دخترش از حجاب فاصله گرفته و همسرش با مردهای غریبه چقدر راحت شده و وقتی به خودش بازمی‌گردد می‌بیند که دیگر مثل گذشته روی ناموسش حساس نیست، آیا عاقلانه است که با حرف چنین فردی من زندگی خودم را مدیریت کنم؟ آیا منطقی است نگاه این شخص که خانواده‌اش هم برایش اهمیت آن چنانی ندارد، برای من اهمیت داشته باشد؟ چه چیزی به من اضافه می‌شود اگر چنین فردی به من احسنت بگوید؟ چه چیزی از من کم می‌شود اگر چنین انسانی مرا تحویل نگیرد و مرا انسان عقب مانده‌ای به حساب بیاورد؟ 
بايد عبادت بزرگ يعني تفکر را وارد زندگی‌مان کنیم. ما از سر بی‌فکری است که به بسیاری از بلاها دچار شده‌ایم. مگر ما چند بار عمر می‌کنیم که مدیریت عمرمان را به دست انسان‌هایی داده‌ایم که برای عمرشان هیچ ارزشی قائل نیستند.
يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ؛ دريغا بر اين بندگان! هيچ فرستاده‏اى بر آنان نيامد مگر آنكه او را مسخره مى‏كردند.
هیچ گاه فراموش نکنید که همۀ پیامبران بدون استثنا از سوی مردم زمانۀ خویش مورد هجمه قرار گرفتند، زیرا تن به فرهنگ مردم نابخرد ندادند.
البته در این جا توصیۀ دیگری هم دارم و آن این که بیایید در جمع دوستان و اقوام برای خود هم‌فکرانی پیدا کنیم. بروید به سراغ آن دسته از خانواده‌هایی که هنوز پای ماهواره را به خانه‌شان باز نکرده‌اند. در میان خودتان و آن‌ها هم‌دلی ایجاد کنید. با هم تصمیم بگیرید. حتی اگر از فامیل‌های نزدیک هستند، رفت و آمد به خانۀ کسانی که ماهواره دارند را با هم انجام دهید تا شما به کمک هم بتوانید جوّی را تولید کنید گخ حداقل دیگران نتوانند به راحتی نظر خود را به شما و خانواده‌تان تحمیل کنند.
دربارۀ ماهواره و برنامه‌های آن از طریق همین برنامه‌ها اطلاعاتی را کسب کنید تا در بحث‌هایی که دیگران انجام می‌دهند تا به شما و تفکرتان حمله کنند کم نیاورید بتوانيد خوب حرف بزنيد و استدلال كنيد و يك ملاك را در زندگي براي خودتان داشته باشيد كه هركس نظر خودش را بر شما تحميل نكند و شما تنها با نظر خدا زندگي كنيد.
نقش فني صدا و سيما در گرايش مردم به ماهواره
بسياري از مردم اعلام كرده‌اند كه پايين بودن كيفيت دريافت شبكه‌هاي ملي يكي از عوامل گرايش آنها به ماهواره است.
روشن است كه اين يك مسئله فني است و در برنامه پرسمان خانواده جايي نداشته باشد اما بنده وظيفه خود مي‌دانم با توجه به اينكه تعداد قابل توجهي از شنوندگان برنامه به اين نكته اشاره كرده بودند،‌صداي آنها را به گوش مسئولان برسانم. البته به عنوان يك مشاور خانواده معتقدم كه يكي از عوامل گرايش به ابزار شبكه‌هاي ماهواره‌اي ضعف آنتن دهي است. در مشاوره‌‌ها اتفاق افتاده كه از مرد خانواده مي‌پرسيم كه چرا ماهواره به خانه برديد،‌كه پاسخ مي‌‌دهد اصلا نمي‌توان شبكه‌هاي تلويزيوني را گرفت.
بنده به روستایی رفته بودم که در کنار یک کوه بود. وقتی يك مقدار بالا رفتم،  تمام روستا را در تیررس نگاهم قرار داشت. از آن جا پشت بام همۀ خانه‌ها پیدا بود. صحنه‌ای که هم دردآور بود و هم تعجب‌برانگیز توجهم را به خود جلب کرد. در پشت بام بیش‌تر خانه‌ها دیش‌های ماهواره‌ قرار داشت. وقتي پرس و جو كردم، متوجه شدم در اين منطقه آنتن دهي ضعيف است كه براي دريافت شبكه هاي خودمان رفته‌اند آنتن ماهواره خريدند اما ... ( اينكه چه اتفاقي افتاده است بماند).
اميدوارم مسئولان زحمت كش صدا و سيما بدون فوت وقت به اين مشكلات رسيدگي كنند. يه تشكر ويژه مي‌كنم از مسئولان صدا و سيما، اما از اين تشكرم يك حسن استفاده هم مي‌كنم. مسئولان صدا و سيما پس از زلزله اخير بسيجي وار دست به كار شدند و زودتر از از رسيدن بسياري از مايحتاج آنها، امكانات فني گيرنده‌هاي ديجيتال شبكه‌هاي راديو و تلويزيون را در مناطق زلزله زده در همان روزهای اول  فراهم کردند و اين جاي تقدير و تشكر دارد اما بايد گفت كه زلزله آذربايجان شرقي يك زلزله ظاهري بود،‌تعدادي هم از دست رفتند و واقعا در بزرگي بود، اما باور كنيد كه زلزله ماهواره درد آور تر از زلزله آذربايجان شرقي است.
اگر به نگاه يك زلزله به آن توجه كنيد، حتما آن مناطقي كه آنتن‌دهي‌هاي معمولي آنجا ضعيف است، مثل آذربايجان شرقي عمل كنند و هرچه زودتر بساط دريافت شبكه‌هاي رسانه ملي را آنجا مهيا كنند كه مطمئنا درخواست بسياري از دوستان شنونده ماست.
بی‌کاری عامل جدي گرايش به ماهواره
يكي از عوامل جدي براي گرايش به ماهواره در محيط خانواده بيكاري است. این عامل را نباید دست کم گرفت. کسی که در طول روز برنامۀ تعریف شده‌ای برای استفاده از عمر خود ندارد و ساعات قابل توجهی را در طول روز بی‌کار است، زمینه را برای ورود تفکرات و کارهای شیطانی به زندگی‌ خویش فراهم کرده است.
خوب است در همین جا به عامل دیگری هم اشاره کنم كه نزديك به عامل بيكاري است اشاره كنم و آن عامل تنهایی است. اين را بايد آن زوج‌هاي جواني كه دقت كنند كه تازه ازدواج كردند و صاحب فرزند نشدند و خانم به خاطر اينكه الان بچه‌اي وجود ندارد، كار زيادي ندارد و كار درست و حسابي براي او تعريف نشده است كه اينجا زمينه براي گرايش به چيزي كه وقت پركن باشد ايجاد مي‌شود.
برای مقابله با این ریشه باید عزم دسته جمعي ايجاد شود و خانواده‌ها دست به کار شوند. باید برای بچه‌ها و خانم‌ها در خانه کارهای مفید تعریف کرد. مساجد، کانون‌های فرهنگی، امامان جماعتی که صدای مرا می‌شنوید! دست به کار شوید و فقط براي تابستان برنامه‌هاي خود را محدود نكنيد.
اتفاقا برخي از خانواده‌ها كه گرايش به ماهواره دارند گفته‌اند كه وقتي گرايش ما به ماهواره بيشتر مي‌شود كه مدرسه‌ها باز مي‌شود. فرزندمان صبح تا ظهر مدرسه است و همسرمان هم سر كار و كار خاصي هم نداريم، ديديم كه مثلا همسايه ما بساط ماهواره‌اش پهن است و حسابي با سريال‌ها و فيلم‌ها سرگرم است، براي همين از شوهرم خواستم كه براي من هم ماهواره بخرد
بیایید هم‌فکری کنیم! و همه با هم دست به دست هم دهيم و به نظر من رسانه بايد وظيفه خودش را انجام دهد و به صورت كاربردي و عملياتي درباره پركردن اوقات به صورت مفيد بحث كند.
ما این بحث را به بهانۀ پرسش یکی از دوستان شنونده مطرح کردیم که پرسیده بود، همسر من می‌گوید یا ماهواره را از خانه حدف نکن و یا این که مرا طلاق بده. بنده می‌خواهم به این دوست شنونده و افراد دیگری که چنین مشکلی دارند بگویم که شما تا چه اندازه توانسته‌اید شبانه روز همسر خود به صورت مفید پر کنید. می‌دانید گلایۀ برخی از همین خانم‌ها از همسرانشان چیست؟ این‌ها می‌گویند. همسر ما صبح که از خواب بیدار می‌شود و بی‌آن که صبحانه بخورد از خانه بیرون می‌رود. صبحانه‌اش را با همکاران خود سر کار می‌خورد. بعد از ظهر که به خانه می‌آید اگر ناهارش را هم سر کار نخورده باشد، غذایی می‌خورد و استراحت می‌کند. از خواب که بیدار شد، اگر شغل دوم هم نداشته باشد، بیرون می‌زند تا به کارهای جانبی خود برسد. شب که به خانه برمی‌گردد، به این و آن زنگ زدنش آغاز می‌شود و کمی هم اخبار سریال‌های تلویزیون خودمان و بعدش هم خواب. این یک شبانه روز ما است. من هم در حکم آشپز و هتل دار و نظافت‌چی او هستم.
بنده این جا نمی‌خواهم بگویم که این زن حق دارد ماهواره ببیند؛ اما شما همسر محترم این خانم نباید تقصیر خود را در این زمینه فراموش کنید. او وقتی از این نوع زندگی خسته می‌شود و می‌بیند بسیاری از کسانی که با این مشکل مواجه بودند، مسألۀ خود را یا خرید ماهواره حل کرده‌اند، فکر می‌کند که می‌توان مشکل را از این راه حل کرد. شما در اشتباه او مقصرید. نمی‌توانید تمام کاسه کوزه‌ها را سر همسرتان بشکنید

Friday 5 October 2012

جنگ با امواج و وحشت از اعتراضات مردمی

در هراس از تداوم و تعمیق خیزش مردم معترض در ایران ، دستگاههای امنیتی  نظام حاکم بر ایران  به اختلال در ماهواره یوتلست روی آوردند
sattelite
به گزارش بی بی سی -  مقامات آمریکایی دولت ایران را به از سرگیری پارازیت اندازی بر برنامه های فارسی رسانه های آن کشور متهم کرده اند.
"هیات امنای سخن پراکنی بین المللی ایالات متحده" با انتشار بیانیه ای در وبسایت این نهاد گفته است که "پارازیت اندازی ایران بر برنامه های خبری و اطلاع رسانی ایستگاه های تحت حمایت مالی دولت ایالات متحده باعث اختلال در دریافت این برنامه ها در مناطق مختلف از مراکش گرفته تا اروپای شرقی و اندونزی شده است."
هیات امنای سخن پراکنی بین المللی ایالات متحده یک نهاد مستقل تحت حمایت دولت آمریکاست که در سال ١٩٩٩ با هدف نظارت بر فعالیت ایستگاه ها و مراکز غیرنظامی پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی آمریکا تاسیس شد. پیش از آن، این مسئولیت بر عهده یکی از ادارات "آژانس اطلاع رسانی ایالات متحده" بود.
در بیانیه این نهاد آمده است که پیشتر، شرکت ماهواره‌ای یوتل‌ست تایید کرده بود که منبع پارازیت اندازی بر تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان، در داخل ایران قرار دارد.
این بیانیه می افزاید که "جدیدترین مورد از اختلال در پخش برنامه ها از روز ٣ اکتبر (١٢ مهر) آغاز شد و این اقدام قطعا مغایر موافقتنامه‌های بین‌المللی است."
در ادامه این بیانیه آمده است که علاوه بر برنامه فارسی صدای آمریکا و رادیو فردا، که برای مخاطبان ایرانی برنامه پخش می کنند، پارازیت اندازی اخیر بر پخش برنامه های چندین ایستگاه رادیویی و تلویزیونی دیگر تحت نظر هیات امنای سخن پراکنی نیز تاثیر گذاشته و آنها را مختل کرده است.
هیات امنای سخن پراکنی گفته است که یکی از تامین کنندگان امکانات مقابله با سانسور اینترنتی هم اطلاع داده که از زمان آغاز پارازیت اندازی اخیر، ارتباطات اینترنتی از داخل ایران نشان می دهد که شنوندگان و بینندگان ایرانی برنامه های رادیو و تلویزیون های بین المللی، برای کسب خبر و اطلاعات به وبسایت های اینترنتی روی آورده اند.
بیانیه این نهاد آمریکایی تاکید می ورزد که براساس مقررات "اتحادیه بین المللی ارتباطات" هر نوع پارازیت اندازی ممنوع است و می افزاید که پارازیت اندازی اخیر نه تنها برنامه ایستگاه های تحت حمایت دولت آمریکا بلکه پخش برنامه های بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا - بی بی سی - را هم مختل کرده است.
با آغاز پارازیت اندازی اخیر، ریچارد لوبو، مدیر اداره سخن پراکنی آمریکا با انتشار ببانیه ای گفت که اختلالات اخیر نشانه "بی اعتنایی و نقض فاحش توافقنامه های بین المللی است."
براساس بیانیه هیات امنای سخن پراکنی بین المللی ایالات متحده، پارازیت اندازی بر ترانسپوندرهای سه شرکت ماهواره ای مورد استفاده گسترده در ایران، یعنی هاتبرد 13B، یوتل‌ست 25A و یوتل‌ست 7A تاثیر گذاشته است. این هیات افزوده که پارازیت اندازی باعث اختلال در برنامه های تحت حمایت دولت آمریکا بر ماهواره های یوتل‌ست به زبان های گرجی، ارمنی، بوسنیایی، کره ای و چند زبان دیگر هم شده است.
در عین حال، پخش برنامه های صدای آمریکا و رادیو آزاد از رسانه های دیگر، از جمله رادیو دیجیتال و ویدئویی بر مسیرهای دیگر و همچنین از طریق ارتباط اینترنتی ادامه دارد.
بیانیه این نهاد آمریکایی یادآور می شود که در ماه فوریه، اتحادیه بین المللی ارتباطات از تمامی کشورهای جهان خواست تا به اقدامات لازم برای متوقف کردن پارازیت اندازی بر پخش برنامه های ماهواره ای دست بزنند و پیشتر، هیات امنای سخن پراکنی ایالات متحده و نهادهای مشابه در چند کشور دیگر خواستار اقدام عملی علیه هرگونه پارازیت اندازی شده بودند.
هیات امنای سخن پراکنی ایالات متحده در مورد انگیزه ایران در از سرگیری پارازیت اندازی بر شبکه های اطلاع رسانی بین المللی، گفته است: "پارازیت اندازی اخیر با گزارش هایی از تظاهرات خیابانی و بازداشت گسترده ایرانیان معترض به سقوط نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی همزمان بوده و هم صدای آمریکا و هم رادیو فردا گزارش کرده اند که پارازیت اندازی درست قبل از پخش اخبار آغاز شده و با پایان این بخش از برنامه، خاتمه می یابد."
بی بی سی نیز پیشتر خبر داده بود که پارازیت اندازی بر شبکه های ماهواه ای فارسی زبان از روز چهارشنبه این هفته از سر گرفته شده و شرکت ماهواره ای یوتل‌ست نسبت به این اقدام ایران اعتراض کرده است.
در گزارش بی بی سی آمده بود که مخاطبان این شبکه از بروز اختلالاتی بر برنامه های تلویزیون فارسی زبان در ایران خبر داده بودند. به بینندگان این شبکه توصیه شده است که در صورت بروز اختلال در برنامه خبررسانی تلویزیونی، برای کسب اخبار به سرویس های رادیویی و اینترنتی فارسی زبان این بنگاه مراجعه کنند.
پارازیت اندازی به منظور جلوگیری از دسترسی ایرانیان داخل کشور به برنامه های ایستگاه های ماهواره ای بین المللی فارسی زبان اقدامی جدید نیست و سابقه آن به تظاهرات اعتراضی علیه نتیجه اعلام شده انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری باز می گردد که مورد تایید آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی هم قرار گرفت. در آن زمان، اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد، اتهام تقلب گسترده در انتخابات و چند ماه تظاهرات اعتراضی و برخورد خشونت آمیز حکومت با معترضان را در پی آورد.
با آغاز اعتراضات، مقامات جمهوری اسلامی، ظاهرا به منظور جلوگیری از انتشار گزارش های مربوط به حرکت اعتراضی، همزمان با تشدید فشار بر مجاری اطلاع رسانی داخلی، جمعی از نمایندگان رسانه های بین المللی را از ایران اخراج یا فعالیت آنان را به شدت محدود کردند اما استفاده گسترده از دیگر امکانات ارتباطات، به خصوص ارتباط اینترنتی، باعث شد تا اخبار و حتی تصاویر تظاهرات اعتراضی به خارج ارسال و از تلویزیون های ماهواره ای مستقل پخش شود. در ماه های بعد، برنامه های این ایستگاه های تلویزیونی، به خصوص تلویزیون فارسی بی بی سی، هدف پارازیت اندازی شدید قرار گرفت.
هدف از پارازیت اندازی بر شبکه های خبری بین المللی ظاهرا جلوگیری از دسترسی ایرانیان داخل کشور به اخبار مربوط به تحولات داخلی بود.
به نظر می رسد که مقامات و نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی معتقد بوده اند که رسانه های بین المللی از نفوذ قابل توجهی در شکل دهی افکار عمومی مردم ایران برخوردارند و در زمان اعتراضات پس از انتخابات، حتی رهبران ارشد حکومتی هم صراحتا این رسانه ها را متهم می کردند که عامل برگزاری تظاهراتی هستند که در برخی از آنها، چندین هزار نفر شرکت داشتند.
موج جدید پارازیت اندازی با اخبار حاکی از بسته شدن بازار تهران و برگزاری برخی تجمع ها همزمان بوده که هدف از آنها اعتراض به افزایش شدید نرخ برابری ارزهای خارجی در برابر ریال و ناتوانی مقامات در جلوگیری از سقوط بی سابقه ارزش پول ملی گزارش شده است.
رسانه های وابسته به حکومت در ایران تاکید داشته اند که هدف تجمع کنندگان بازار، اعتراض به دولت محمود احمدی نژاد همراه با ابراز وفاداری و حمایت از حکومت و رهبر جمهوری اسلامی بوده است. به همین دلیل، برخی از ناظران این تجمع ها را در راستای مبارزه قدرت و تلاش جناح های مختلف حکومت برای انتساب مسئولیت بحران کنونی به یکدیگر دانسته اند.
در عین حال، رسانه های دولتی از سوء استفاده "عناصر مشکوک" از این تجمع ها خبر داده اند که با توجه به شرایط داخلی ایران و اوضاع منطقه، احتمالا می توانسته باعث نگرانی مقامات حکومتی و نهادهای امنیتی در مورد گسترش اعتراضات و حضور گسترده مردم در تجمع های اعتراضی شود و در واکنش به این نگرانی بوده است که شبکه های تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان هدف پارازیت اندازی قرار گرفته اند
شرکت ماهواره‌ای یوتل‌ست از نهادهای بین‌المللی خواسته است به ایران فشار بیاورند تا پارازیت انداختن روی ماهواره‌ها را پایان دهد.
از روز چهارشنبه ۳ اکتبر (۱۲ مهر)، شبکه‌های بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا و رادیو فردا روی ماهواره یوتل‌ست با امواج پارازیت روبرو شده اند.
طبق مقررات اتحادیه جهانی مخابرات - که ایران هم عضو آن است - ایجاد اختلال در ارتباطات رادیو تلویزیونی ممنوع است.
یوتل ست همچنین از نهاد مسوول فرکانس های فرانسه رسما خواسته است مجددا نسبت به این مساله اعتراض کند تا رسیدگی به آن در اولویت قرار گیرد.
یوتل‌ست از سه سال پیش بابت پارازیت‌اندازی بر روی شبکه های ماهواره ای از ایران شکایت کرده است.
بی بی سی فارسی پیشتر گزارش هایی از مخاطبان خود دریافت کرده بود مبنی بر اینکه برنامه های تلویزیون فارسی در ایران با اخلال و پارازیت مواجه شده است.
بی بی سی فارسی از بینندگان خود خواسته است که چنانچه برای مشاهده برنامه های تلویزیون با مشکل رو به رو هستند، به برنامه های فارسی رادیو بی بی سی گوش دهند.
در سال های گذشته، برخی از فعالان سیاسی ایران، یوتل‌ست و سایر ارائه دهندگان خدمات ماهواره ای را متهم کرده اند که برای جلوگیری از پارازیت اندازی بر تلویزیون های فارسی زبان به افدامات لازم دست نزده اند و دلیل آن را فشار از سوی دولت ایران دانسته اند.
سابقه پارازیت اندازی بر برنامه های برخی تلویزیون های بین المللی فارسی زبان به زمان اعتراضات پس از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران باز می گردد.
در آن زمان، دولت ایران، ظاهرا به منظور جلوگیری از دسترسی رسانه های بین المللی به گزارش های مربوط به تجمع های اعتراضی و نحوه برخورد نیروهای امنیتی با معترضان، محدودیت های شدیدی را در مورد فعالیت خبرنگاران و نمایندگان رسانه های خارجی در ایران به اجرا گذاشت.
با اینهمه، تصاویر و گزارش هایی توسط شهروندان عادی تهیه می شد و از راه های مختلف، از جمله مصاحبه مستقیم و یا ارتباط اینترنتی در اختیار رسانه های بین المللی قرار می گرفت و همراه با گزارش های سایر منابع خبری، از این رسانه ها پخش می شد.
از آن زمان، پارازیت اندازی بر برنامه های بعضی تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان به طور متناوب ادامه داشته و به خصوص هنگام وقوع برخی تحولات سیاسی مرتبط با مخالفان دولت شدت گرفته است.
اگرچه دولت ایران رسما مسئولیت اختلال در پخش برنامه های کانال های تلویزیون ماهواره ای را برعهده نگرفته، اما کارشناسان با شناسایی مراکز ارسال پارازیت در داخل ایران، نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی را عامل پارازیت اندازی دانسته اند.
یوتل ست نیز پیشتر گفته بود که توانسته است مرکز ارسال پارازیت را در داخل ایران شناسایی کند.